✍ عکاس نوشت : شیرمردی که آمده بود اسلحه قراضه‌اش را با یک سلاح به جامانده از عراقی‌ها در خرمشهر تعویض کند، من بدون اجازه‌اش در قاب دوربین‌ام زندانی‌ کردم. زندانی‌اش کردم تا برای همیشه جلویِ چشمان‌مان باشد و یادمان بیاورد که سربازانی با این هیبت و لباس و شلوار و فانوسقه و کلاه و کفش رزم، ارتشِ گردنِ کلفت صدام را از این خاک بیرون کردند. کلاه‌های برجامانده از ارتش عراق در پرسپکتیو غبارآلودِ عکس، تمام حکایتِ چگونگی عقب‌نشینی از این خاک را می‌کند.. آنها اسطوره زندگی‌من تا پایانِ این زمین خواهند ماند... خرمشهر، خرداد ۱۳۶۱ عکاس : بهرام محمدی فرد