🖌یادداشت وارده
📃
#حمیدرضا_شب_بویی
💠 بخش سوم
این شد که مهم ترین ورود جمهوری اسلامی در 40 سال شکل گیری حکومت اسلامی، مسئله فلسطین و محو شدن اسرائیل از صحنه روزگار به عنوان بزرگترین ظالم بشری در دنیا شکل گرفت . این مطلب با اندک مراجعه ای به اندیشه بنیان گذار انقلاب اسلامی قابل پیگیری است:
امام خمینی در 26 آذر 58 یعنی در همان ابتدای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران خارجی اینگونه مطرح می کند: « اگر اين را حكومتها هم ادراك بكنند، بفهمند كه اسلام وضعش چطورى است، به نظر مىرسد كه گرايش پيدا بكنند. بله، ممكن است كه يك كسى هم از بس هواى نفس دارد با عدالت هم مخالف باشد. نخواهد عدالت اصلش در دنيا پيدا بشود. چنانچه حريف ما الآن در امريكا اين طورى است كه با عدالت اصلش مخالف است. با حقوق بشر مخالف است. مىگويد حقوق بشر! ادعا زياد است، لكن وقتى كه انسان بررسى مىكند در حالاتشان، بررسى مىكند در برنامههايشان، مىبيند كه آن قضيه سازمان حقوق بشر و نمىدانم- شوراى امنيت و اينها يك چيزهايى است كه قدرتمندان درست كردند كه اين ضعفا را هر كارى مىخواهند بكنند. و هر بلايى مىخواهند سرشان درآورند. و بعد آنهايى كه آنجا نشستهاند به اسم حقوق بشر و چه، وقتى كه مطالبشان آنجا برود آنها را محكوم كنند و آنها را حاكم كنند.»
امام در همین مصاحبه، مثال نقضی مطرح می کنند مبنی بر اینکه عمل سازمان حقوق بشر معارض با هر عقل سلیمی است: « به حسب همه قوانين عالم، به حسب عقل، به حسب قوانين، يك كسى[محمدرضا پهلوی] كه به يك ملتى ظلم كرده و مال يك ملتى را از بين برده و هدر داده و تمام حيثيت يك ملت را از بين برده است، اين را بدهيد اينجا ما محاكمهاش مىخواهيم بكنيم، حالا ملاحظه خواهيد كرد كه هر جا كه يك جمعيتى باشد، يك سازمانى باشد، سازمان بين المللى- نمىدانم- شوراى امنيت، سازمان حقوق بشر، هر جايى يك همچو جمعيتى باشد، ما را محكوم مىكنند.»
مجددا امام راحل در 4 بهمن 1360 اشکالات اساسی به سازمان حقوق بشر و تفسیر دوم از اخلاق را در جمع اقشار مختلف مردم اینگونه مطرح می کنند: «آن وقت اين سازمانهايى كه خود، ساخته خود نيستند و از ملتها نيستند، بلكه چند تا دولت بزرگ اينها را درست كردهاند، يك وقت مىبينى كه همه يك بساطى درست مىكنند، يك صورتى درست مىكنند، با هم چه مىكنند و يك دسته زيادترى رأى به آن طرف مىدهند و بعد هم امريكا مىآيد وتو مىكند. اين از آن حكومت جنگل بدتر است، حكومت جنگل باز جنگلى است. حكومت جنگل حكومت قلدرى است، لكن اينها حكومت مىكنند و بدتر از جنگل عمل مىكنند و به خورد ملتها مىخواهند بدهند كه سازمان حقوق بشر ما داريم، سازمان ملل متحد ما داريم. همان معنايى كه در جنگل بايد حاصل بشود بدتر از او را در امريكا و شوروى مىكنند و بعد سازمان بين المللى هم مىآيد يك مانورى مىدهد و يك بساطى درست مىكند، رأى هم يك عدهاى بر خلاف مىدهند، همه هم بر خلاف مىدهند، لكن همه هم مىدانند كه اين رأى بر خلاف، اثرى ندارد. وقتى همه اينها مىدانند رأى بر خلاف، اثر ندارد براى اينكه امريكا ايستاده و با يك «نه» تمام مىشود، اين كار لغوى نيست كه اينها مىكنند؟ كى را مىخواهند بازى بدهند؟ اصل اساس اين را خود اينها درست كردهاند، اساس اين سازمانها ساخته خود اينهاست. اگر ساخته خود اينها نبود، به چه مناسبت بايد يك كشورى يا چند تا كشور قلدر حق وتو داشته باشند؟»
—---—
🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره
🔗
http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
.