🖌 یادداشت وارده 🔰حجت الاسلام و المسلمین اسدالله زاده ‼️ پدر رومینا اشرافی متهم ردیف اول یا دوم؟ پس از انتشار خبر قتل رومینا اشرافی توسط پدرش به خاطر ارتباطی نامشروع، شاهد تحلیل ها و موضع گیری های مختلفی از سوی افراد و گروه های مختلفی در این چند هفته ی أخیر بودیم. از جنبش های حمایت از حقوق زنان بگیرید تا سلبریتی ها و افرادی که پای فیلم خانه ی پدری را وسط کشیدند. البته هیچ انسان متدینی که بویی از اسلام برده باشد هیچ گاه از حرکت پدر دفاع نمی کند، و ما نیز منکر قبح فعلی و فاعلی این عمل نیستیم لکن نکته ی حائز اهمیت حمله هایی است که به بهانه ی این عمل بر فقه و شریعت و قانون و اصل غیرت صورت گرفته است. جالب آنجاست که حتی کسانی که با اصل حکم قصاص مخالف بودند، حالا پرچم دار تقاضای قصاص پدر مقتوله شده اند. اکنون مجال پرداختن به همه ی بحث ها حول این موضوع نیست. اما به نظر حقیر بایستی به چند نقطه برای روشن تر شدن فضای بحث توجه کرد: ✅ نکته ی اول: وظیفه ی قانون و قانون گذار، حفظ مصلحت نوعی است. بدان معنی که قانون وظیفه دارد صلاح عموم انسان های جامعه را تعمیم کند، فلذا اگر موردی خاص به خاطر قانون صدمه ببیند، نمی توان آن را به پای قانون نوشت (و به اصطلاح قصد اولی قانونگذار نیست بلکه قصد او ثانیا و بالعرض بدان تعلق گدفته است). برای مثال اگر شما فیلم هیس دختر ها فریاد نمی زنند را مشاهده کرده باشید، در فیلم تعریض خیلی آشکاری به قانون قصاص می زند و جوری با احساسات مخاطب بازی می کند که در پایان فیلم در اصل قانون قصاص شک می کند با آنکه موضوع فیلم چیز دیگری بود و برای امر دیگری پی ریزی شده بود. بنده همیشه این مثال را برای این فیلم می زنم که چراغ قرمز برای مدیریت ترافیک شهری امری ضروری و لازم است و برای پی بردن به اهمیت آن تنها کافی است یک ساعت برق چهار راه های شلوغ را قطع کنیم تا مشاهده کنیم چه ولوله ای به پا می شود. حال شما برای نقد چراغ قرمز بیایید فیلم بسازید و در آن دانشمندی نخبه و فردی بسیار خدوم به جامعه را به تصویر بکشید که بایستی فورا به بیمارستان مراجعه کند اما به خاطر یک چراغ قرمز طولانی جان خود را در مسیر از دست می دهد. روشن است که این مورد خاص نمی تواند نقدی بر چراغ قرمز تلقی گردد. ✅ نکته ی دوم: بایستی قوانین شرعی در کنار هم و به صورت یک مجموعه دیده شود. برای مثال شما وقتی به یک نقاشی بسیار زیبا می نگیرید هنگامی تک تک اجزای نقاشی زیبایی اش را به شما می نمایاند که به جزء در دل کل توجه کنید والا اگر به هر یک از اجزاء به صورت منفرد نظر بیافکنید، هیچ جزئی به تنهایی نظر شما را جلب نمی کند بلکه نازیبا می نماید. برای مثال در محل بحث ما بایستی حکم عدم قصاص والد به خاطر قتل ولدش در کنار سایر اخلاقیات و احکام پدر و مادر و فرزندان و فلسفه ی حکم قصاص و ... بررسی شود، یعنی در ناموس اسلام اولا پدر و مادر چه جایگاهی دارند، چه وظایفی نسبت به فرزندان بر گردنشان است و چه حقی برگردن آنها دارند و ثانیا اصلا اصل وضع قانون قصاص برای چیست؟ اگر تشفی خاطر است دل چه کسی قرار است تشفی پیدا کند؟ اگر جلوگیری از خونریزی بیشتری است این به چه نحوی صورت می گیرد؟ و اگر برای بازداری از ارتکاب قتل توسط سائر افراد است آیا در محل بحث این موضوعیت پیدا می کند یا خیر؟ یعنی آیا پدران برای کشتن فرزندان اناث خود مشوقی دارند که اکنون بیاییم با این قانون جلوی آن را بگیریم یا خیر؟ به نظر اگر به پاسخ این سوال ها خوب و با دقت توجه شود، درک این حکم فقهی بسیار آسان تر می گردد. —---— 🇮🇷 کلام انقلابی | مرکز مطالعات و گفتمان سازی مکتب امام ره 🔗http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243 .