#حق_الناس #شیخ_عباس_قمی
🔻 پسر مرحوم آشیخ عباس نقل کرده بود که یک کتابی در خانهی ما بود، میدانستم که پدر من از یک نفر امانت گرفته است، یک شب پدر خود –[یعنی] مرحوم آشیخ عباس را- در خواب دیدم که [فرمود] «پسر این کتاب را ببر به فلانی بده»
🔸 برداشتم ببرم در بین راه این کتاب از دست من افتاد، جلد چرمی قطوری داشت، یک گوشهای از جلد تا شد، ولی خُب رفتم به او دادم و آمدم، شب دوباره پدر خود را در خواب دیدم، گفت: «پسر آن کتاب را من گرفته بودم زمین نخورده بود و گوشهی آن هم شکسته نشده بود، برو بگو و رضایت او را بگیر یا هرچه باید بپردازی بپرداز».
🔹 شما ببینید اینها اینطوری ماندگار میشوند، نمونههای عالی حوزوی اینها هستند، ما نگذاریم مدام فضای تعاملات پایین بیاید.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری