ادامه 👆👆 ▪️وارد اتاق خانه شدیم ما خجالت می‌کشیدم از پذیرایی و ناهاری که تدارک دیده بودند ولی سید اینقدر گرم و خودمونی برخورد کرد که ما را شرمنده کرده بود سید به نیروهایی که ناهار را آوردند و سفره را پهن کردند، گفت : شما بروید کنار خودم براشون می‌کشم ، خود سید برای همه غذا را کشید... ▪️بعد از صرف ناهار شروع به تعریف کرد بیشتر از حاج قاسم میگفت از رفت و آمد هایش از خلق و خویش از حرف هایش میگفت: این اتاق همون اتاقی هست که هر وقت حاجی میومد دفتر ما اینجا با هم جلسه می‌گرفتیم و صحبت می‌کردیم ، آخرین بار هم که بعدش حاجی شهید شد ، دقیقاً همین جا نشسته بود. انگار سید حسرتی در دل داشت... ▪️بعد از صرف ناهار گفتیم : میشود با هم عکس یادگاری بگیریم متواضعانه قبول کرد اما گفت: تا شهید نشدم منتشر نکنید. از اتاق به سمت حیاط آمدیم سید به دنبال یک جای زیبا میگشت برای عکس وقتی در فضای پر از گل و گیاه حیاط خانه ایستادیم با خنده گفت: عکس توی این منظره با پیژامه 📸 عکس در حیاط خانه ای که امروز مورد حمله رژیم منحوس صهیونیستی قرار گرفت. 📌پ ن: تصویر بالا، سوریه ، حیاط خانه(مقر) سید رضی موسوی، در جمع بسیجیان یگان فاتحین قم 🇮🇷نقل از طلبه بسیجی مدافع حرم و دانش پژوه سطح ۳ مرکز تخصصی علم کلام که در عکس نفر اول از سمت راست می باشند. 〰〰〰〰〰〰 مرکز تخصصی علم کلام @kalamcenter