✅ کمی طولانی؛ اما تجربه‌ای تاریخی و شایسته‌ی عبرت و پند... 🔻از ابتدای انقلاب اسلامی که خود یک تحول فکری و فرهنگی در مسیر اثبات "اعتماد به نفس ملی" و شعار "ما می‌توانیم" بود؛ اما تفکر و نگاهی وجود داشت و دارد که راه عبور از چالش‌ها و رسیدن به قله‌های پیشرفت را در بیرون از کشور و بستن با قدرت‌های غربی جستجو می‌کند که به برخی از این فراز های مهم و نتایج آن در مسیر رسیدن به درک درست از وضعیت فعلی که دوباره دوگانه دروغین "معیشت و مقاومت" مطرح شده، اشاره می‌کنیم: 1️⃣ اولین قسمت از سریالِ "نگاهِ امیدوارانه به غرب" در ابتدای انقلاب و در دولت موقت با نخست وزیری بارزگان به صحنه آمد که او اعتقاد داشت:" ایران می‌تواند بر اساس احترام متقابل، رابطه‌ی دوستانه‌ای با آمریکا داشته باشد. چرا ایران نباید از آمریکا اسلحه بخرد؟ ما چنین رابطه‌ای را حق خود می‌دانیم."[ ژوبین باری، جنگ قدرت‌ها در ایران، ، ص ۱۷۹] و اما حضرت امام رحمه‌الله‌علیه رویکرد دولت موقت در ارتباط با آمریکا را به وابستگی تعبیر نموده و فرمودند: "اول انقلاب شهادت می‌دهد که نهضت به اصطلاح آزادی، طرفدار جدی وابستگی کشور به آمریکا [بود] و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است."[صحیفه‌ی امام، ج ۲۰، ص ۴۷۹] و در نهایت معمار کبیر انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه وزیر کشورِ وقت، ضرر نهضت به اصطلاح آزادی را از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین ، بیشتر و بالاتر دانستند... 2️⃣ در پرده دوم این سریالِ خسارت‌بار ، جرج بوش چند باری از تمایل خود برای تغییر مناسبات با ایران در دوره سازندگی سخن گفت. اتفاقی که هرچند از سوی رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی با مخالفت رو به رو شد، اما آقای هاشمی از آن استقبال کرد و وقتی در ۱۲ مهر ماه ۱۳۷۰ جرج بوش پسر رسما اعلام کرد که خواهان بهبود روابط آمریکا با ایران است و از تهران خواست تا از نفوذ خود برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان استفاده کند، ایران به اصرار رییس جمهور وقت که خوش‌بین به وعده‌های آمریکایی‌ها بود، از نفوذ خود استفاده‌کرد و تا اواخر سال ۱۳۷۰ تقریبا تمام گروگان‌های غربی آزاد شدند، اما آمریکا به وعده‌های خود مبنی بر آزاد کردن دارایی‌های توقیف شده عمل نکرد... 3️⃣ و اما پرده سوم از این سریال در دوره‌ی به اصطلاح تنش‌زداییِ اصلاح‌طلبان به اجرا درآمد، دوره‌ای که بیل کلینتون دموکرات بعنوان نخستین رئيس جمهور آمریکا، نظام تحریم سازماندهی شده علیه ایران را طراحی کرد. اما در پی فشار و چانه‌زنی دولت دوم خردادی، کشور ما در پرونده افغانستان در کنفرانس بن و در پرونده هسته‌ای در توافقنامه سعدآباد، بروکسل و در نهایت پاریس، نهایت همکاری و پیش پرداختِ تعهدات خود را به منصه‌ی اقدام رساند اما آمریکا با وقوع سناریوی ساختگی ۱۱ سپتامبر فصل تازه‌ای از تنش‌های ایران و آمریکا را رقم زد و در 29 ژانویه ۲۰۰۲ جرج بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره؛ ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت در جهان نامید... 4️⃣ و بخش چهارم این سریال پر تکرار در دوره اعتدال رقم خورد، دوره‌ای که با شعار رونق اقتصادی و لغو تحریم‌ها از مسیر پر تکرار و بی‌حاصل گذشته یعنی سیاستِ تنش‌زدایی شروع شد و به برجام نافرجام منتهی شد و در ضرورت عبرت گرفتن از این دوره، اعترافِ دولتمردان اعتدال که اذعان داشتند، از برجام دستاوردی جز "هیچ" نداشتیم، بس است، برای قطع نگاهِ امیدوارانه به خارج و امید بستن به سرمایه‌های داخلی و ظرفیت‌های خموش و خفته در این سرزمین پر ثروت... 👈 و این در حالیست که با شکل گیری دولت سیزدهم و درس‌آموزی از تنها "حاصل دولت روحانی" یعنی "عدم اعتماد به غرب" و در نتیجه؛ توجه به ظرفیت‌های داخلی و نگاه باز به فضای گسترده‌ی بین‌المللی و خارج شدن از حصار "ما نمی‌توانیم" و " عدم اتکا به چند قدرت زیاده‌خواهِ غربی" فضای تبادلات و تعاملات جهانی و رونق کسب و کار داخلی در کشور به اذعان موسسات مالی و اقتصادی جهان، شدت گرفته‌است. 🔹آری؛ نگاهِ درونزا منکِر تعامل با جهانِ اطراف نیست، بلکه معتقد به ورود پر قدرت و مبتنی بر اقتصاد قوی در بیرون از مرزهاست تا سهم خویش را از سبد تجارت جهانی با دیپلماسی هوشمندانه و فعال بدست آورد... 🔻 حال انتخاب با ماست؛ 👈 نگاه بجا و پرفایده و موثر به داخل و بعد تعامل از روی قدرت با جهان البته به معنای همه کشورهای جهان نه آمریکا و سه کشور اروپاییِ بدعهد و زیاده‌خواه.... 🔻یا 👈 نگاهِ پر خسارت، از رویِ نیاز و بی‌نتیجه به خارج و معطل نمودنِ ظرفیتها و منابع داخلی و سرخورده شدن استعدادهای جوان وخلاقِ درونی.... جواد خسروی 🔘 https://eitaa.com/kamalibasirat