داشتم برای نماز ظهر وضو می‌گرفتم، دستی به شانه‌ ام زد. سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت: «علی! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری کنیم.» گفتم: «مثلاً چی کار کنیم؟» گفت: «دو تا کار؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش.» فرزانه‌ مردی؛ کتاب باقری؛ مجموعه یادگاران ج۴ ؛ ص۹۳ 🌱" _____________________________ https://eitaa.com/kami_az_hamehja