یک روز در کنار اصغر وصالی و ابراهیم و چند نفر از نیروها نشسته بودیم. شخصی به ابراهیم اعتراض کرد که چرا در هر موقعیتی حتی زمانی که در محاصره هستیم اذان می گویی؟ آن هم با صدای بلند و در مقابل دشمن! این سوال در ذهن بسیاری از افراد بود اما شاید جرات نمی کردند بیان کنند. همه منتظر جواب شدند. ابراهیم کمی فکر کرد و چند جمله بیشتر نگفت تمام افراد جواب خودشان را گرفتند. ابراهیم گفت:« مگه تو کربلا امام حسین محاصره نشده بود چرا اذان گفت و درست در جلوی دشمن نماز خواند؟» بعد مکثی کرد و گفت: ما برای همین اذان و نماز با دشمن می جنگیم.🌼 ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯