متن شعر مناجات با خدا در شبهای پایانی ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی:
باز شب های آخر ماه است
من و باری که مانده بر دستم
منم آن جای مانده از شب قدر
فرصتِ توبه رفته از دستم
آمدم تا به خویش فهمیدم
ماه رفته است و دست من خالی
قدر این سفره را ندانستم
ناله ها می کشم ز بدحالی
مانده ام بین حال خوف و رجاء
گفتم آیا دگر امیدی هست؟
شب جمعه رسید و گفت به من
مَلَکِ رحمتش امیدی هست
هرچه در کار خویش می نگرم
با خدایم وفا نکردم من
آمدم در ضیافتش اما
سر سفره حیا نکردم من
ای خدا بار من زمین مانده
آبروی مرا بخر امشب
چه کنم چون مرا نبخشی و
بگذرد از سرم اگر امشب
حال که آمدم مرا دریاب
به تو غیر از وفا نمی آید
چون منی را اگر ببخشاید
کم ز لطف خدا نمی آید
Eitaa.com/Kanal_AshK