کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۵) آن جا که فرمودید: 《لکن علی ایّ حال به قول علامه مدرس افغانی، فائده ای بر این بحث مترتّب نیست چه ...》بیان می گردد:👇 🔍آن چه که فرمودید، صحیح نمی باشد زیرا بحث اعرف معارف به طور مستقیم در مباحث روایی و اعتقادی تاثیر دارد مثلا با لحاظ روایاتی که در این باره مطرح گشته است، به خوبی فائده بحث ما نحن فیه روشن می شود همانند قول پیامبر که فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا علی مولاه》؛ 💮روشن است که متکلّم بلیغ با لحاظ مقام تخاطُب، مقام تکلّم و همچنین لحاظ شرایط حاکم بر آن دو و خلاصه این که با مدّ نظر داشتنِ مقتضای حال، به این نتیجه رسید که برای معرّفی جانشینی خود، از دو معرفه یعنی {هذا} و {علم} استفاده کند تا ما فی الضمیر خود را به طور کامل انتقال دهد و تا این که راهی برای مخالفت کردنِ مخالفین را نیز ببندد به همین جهت در این مقام، این دو یعنی اسم اشاره و علم، در کنار هم، اعرف معارف لحاظ می شوند زیرا اگر یکی از آن ها مثلا پیامبر اکرم فقط اسم اشاره را بیان می کردند و می فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مشار الیه هذا، امام علی نیست} و از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند و یا مثلاً اگر دیگریِ از آن ها، یعنی علم فقط ذکر می شد یعنی گفته می شد: 《من کنت مولاه فعلی مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مراد از تعبیرِ {علی} که پیامبر فرمودند، امام علی نیست} و باز از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند پیامبر با لحاظ مقام حال و مقتضای حال، هر دو (اسم اشاره به همراه علم) را مطرح کرده اند زیرا مقتضای حال، خواستارِ استفاده از آن دو بوده است و لذا اعرف معارف در این مثال، هر دویِ آن ها هستند؛ 🔍همچنین با لحاظ موارد دیگر، به خوبی به فائده داشتنِ چنین بحثی، اذعان می شود. ✋روشن است که انکار فائده داشتنِ بحث حاضر، نوعی تحکُّم و مکابره گویی است. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک کانال : 🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28