🌹فرمانده شهید لشکر 27 حضرت رسول(ص) و ارتفاعات 143
♦️ارتفاعات 143 بود و پاتک سنگین دشمن و سه فرمانده ای که هر کدام سلاحی به دست داشتند و در حال شلیک بودند. اکبر زجاجی، رضا چراغی و عباس کریمی را می گویم. حال و هوای عجیبی داشتند و همه هوش و حواسشان به دفع پاتک دشمن بود.
♦️از کل بچه ها فقط همین سه فرمانده و سه بچه بسیجی سالم مانده بودند و طوری عمل می کردند که دشمن گمان کرده بود که با تعداد نیروی بالایی در حال جنگ است.
♦️سریع خودم را به عباس رساندم و گفتم زود برگردید عقب که عباس با نگاه معناداری رو کرد به من و گفت خودت برو عقب ،یک بار ما را جلو فرستادی ما هم عقب بیا نیستیم.
♦️در همان نزدیکی شیاری بود که دشمن قصد ورود از آن را داشت و هلهله ای به راه انداخته بودند. رضا از این رفتارشان عصبانی شد و قناسه یکی از بچه ها را برداشت و عده ای از آنها را راهی جهنم کرد و از طرفی هدایت آتش توپخانه را هم بر عهده گرفته بود و مدام گرای تانک های دشمن را به نیروهای خودی می داد و آنها هم آتش را بر سر آنان خالی می کردند.
♦️به عقب برگشتم و عصر که شد باز به مقر بچه ها برگشتم دیدم عباس و یکی دو تا از بچه ها جنازه ای را روی برانکارد می گذارند و از ارتفاع پایین می آیند. جلوتر که رفتم پیکر غرق به خون رضا را دیدم که سینه اش با ترکش بزرگی شکافته بود. عباس نگاهی به من کرد و گفت: رضا به آرزویش رسید امروز قسمت او بود
🌹شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در ارتفاعات 143 به تاریخ بیست و پنجم فروردین سال 62 به درجه رفیع شهادت نایل شد.
🌹شادی روحش صلوات
🌍
eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍
sapp.ir/ebratha.org سروش