💔مجهول روی سینه‌اش نوشته‌اند: مجهول! یعنی قبل از اینکه بخواهد بفهمد دنیا چه خبر است، خون‌خواری یک مشت از حیوان پست‌، آمده و زندگی را از او گرفته؛ حالا منتظر است کسی بیاید و نعش او را بشناسد، اما... اما احتمال زیاد، همان وقتی که در بیمارستان چشم انتظار سلامتی بود، برادر کوچک‌تر همان بمب حرام‌زاده‌ای که مهمان‌شان شد، افتاده سر خانواده اش... همان خانواده‌ای که یا آن‌قدر بمب فسفری گوشت و استخوان‌ها را آب کرده که چیزی از بدن‌شان باقی نمانده یا آن‌قدر گوشت و خون‌شان با همسایه در آمیخته که دیگر قابل تشخیص نیست https://eitaa.com/kanoneyas