علیاکبرنازم...
چقدر مردانه خودکار را به دست گرفتهای و دلتنگیهایت را در دفترم حک میکنی...!
قطعا نوشتههای مادر بزرگوارت هم همان آرمانهای بزرگیست که قرار است روزی در وجود تو و برادرت تجلی پیدا کند و شک ندارم روزی میرسد که با همین سربند به استقبال مولایم امام زمان(عج) میروی و آنجاست که سربازی را میبینی که برای تو و برادرت آغوش گشودهاست! چه دیدار شیرینی..آغوش پدر و لبخند زیبای امام زمان(عج)🌺