📜 «اخیراً به فکر افتادهام که برای ادامهٔ تحصیلات به نجف اشرف مشرّف شوم، زیرا، به طوری که خاطر مبارک مستحضر است، تعطیلات حوزهٔ قم بسیار زیاد شده. حقیر تقریباً ۷ سال است به قم آمدهام؛ ۳ × ۷ = بیست و یک ماه فقط به مناسبت تابستان و اقلّاً بیست و یک ماه دیگر نیز به جهت سایر عوارض، از قبیل اعیاد و سوگواریها و فواتح، از اوقات گرانبهای ایّام جوانیِ ما به هدر رفته.
علاوه، بهمناسبت قرب جوار، رفتوآمد به ولایت و گاهی به طهران و مزاحمت خُلّان موجب اختلال حواس میشود که البته در حوزهٔ نجف، تعطیلی تابستان و فواتح و مزاحمت اخیر نیست.
ما هم که وارد این رشته شده[ایم] مرارت غربت و دوری از خویش و اقربا را بر خود گوارا ساختهایم. انصاف نیست [که] در مقابل، استفادهٔ کاملی از دوران جوانی ننموده، متاع گرانبهای عمر را به ثمن بخس فروخته باشیم.
مضافاً ... درسِ بهدردبخور منحصر به درس حجّتین است؛ معظّمٌلهما نیز در اثر گرفتاریهای ریاستی نمیتوانند رسیدگیِ کامل به قسمت تدریس فرمایند و در نجف، این محذور نیز مرفوع است.»
✉️ (از نامهٔ حاج شیخ یحیی عابدی به حاج آقا جواد موسوی زنجانی) - ۱۹ آذر ۱۳۲۹
برگرفته از چراغ مطالعه
@shia12t