✳️بررسی کلی این نوع از نگاه
این نوع نگاه از اشکالات متعددی برخوردار است و متاسفانه نگاهی است که به ویژه در میان دانشگاهی ها به صورت طبیعی نفوذ کرده است
طبیعی و عادی انگاری وجود این نگاه هم به جهت این است که روند محتوا و روند دروس به گونه ای است که غیر از این تلقی امکان ندارد .
نبود مباحث مناسب الهیاتی و نبود مسائل فلسفی علم و نبود مسائل دقیق روش شناسی و اصرار بر طرح نظریات موافق بدون طرح نظریات مخالف در غرب و نبود عقلانیت دقیق هستی شناسانه و انسان شناسانه همه و همه دست به دست هم داده است تا عادی انگاشته شود که علوم تجربی ضابطه مند است و علوم انسانی هم ضابطه مندی اش در ذیل علوم تجربی است و با ضوابط تجربی خود را ضابطه مند می کند و معلوم و پر واضح است که تجربه هم که تجربه است و انحصار در روش هم وجود دارد و دینی بودن و یا دینی نبودن آن بی معناست .
بله این ساده انگاری را هم خود غربی ها ندارند و نمی پذیرند که ایرانی های داغ تر از آشِ علوم غربی ، می پذیرند
توجه به نقدی که در حال حاضر با مبانی اسلامی و حتی غربی به علوم می توان وارد کرد معلوم می شود که علوم رنگ پذیرند و حتی عده ای در حال حاضر معتقدند که علوم تجربی هم اینگونه اند چه برسد به علوم انسانی
مشکل دیگری هم از کسانی است که در این حوزه ها تلاشی کرده اند و بعد از مدتی توبه می کنند که اگر به طور عمیق و مجتهدانه ورود و خروج می داشتند و ساختار را به درستی تصویر می کردند نیازی به توبه نداشتند
#علم_دینی
#علوم_انسانی