*ببین چه جوری مسلم،خودش رو فداییِ حسین کرد....*
هزار بار لگد خورد پیکرم اما
به زیر پای کسی پیکرت بیاید چه؟
چقدر از روی هر بام سنگ می خوردم
شکستگی سر من سرت بیاید چه؟
از آن سه شعبه و سرنیزه ها که می سازند
یکی سراغ علی اصغرت بیاید چه؟
اذان نگفته دهانم ز مشت ها خون شد
همین بلا سر پیغمبرت بیاید چه؟
کسی به پهلوی من نیزه ای نزد اما
هجوم نیزه سوی اکبرت بیاید چه؟
کلاه خُود من افتاد اگر فدای سرت
عمود بر سر آب آورت بیاید چه؟
نبود خواهرم اینجا میان نامحرم
میان هلهله ها خواهرت بیاید چه ؟
کسی به فکر جسارت به دختر من نیست
اگر که زجر پی دخترت بیاید چه؟
خودت بپرس ز خواهر که بر سر بازار
زمان گم شدن معجرت بیاید چه؟
*حسین...سالار زینب....آقاجون! ممنونم منو وارد مُحرمت کردی...