سلام؛ این اولین باریه که زبون باز کردم تا براتون سفره دلم رو باز کنم، میشناسی منو؟ اصلا میبینیم؟! کوچیکترین و زیر دست و پا ترین... 😞 شناختیم؟! نه؟ پس بزار برات بگم... من کوچک ترین و ریز ترین عضو این هیئتم؛ 😉 هرموقع، هرر موقع زیر پات رو نگاه کنی من رو رویِ زمین میبینی... علاوه بر اینکه کوچیک ترینم، موثر ترین هم هستم. بدون من کار هیئت لنگ میمونه.. 😎 اما کیه که قدر بدونه!؟ من رو یا تو دستشون مشت میکنن یا تو دهنشون میزارن.. همه چیو براشون نگه میدارم و کلّ هیئت روی دست من میچرخه، اره همین منِ کوچولو! 😌 اما چه فایده؟! بعد از اینکه از هیئت رفتن و من رو روی زمین جا گذاشتن، ساعت ها باید راه برم تا برسم به خونه و استراحت کنم؛ بالاخره بار سنگین هیئت روی دوش منه،خسته میشم! البته؛ امروز فرق میکرد، خییلی فرق میکرد، محرم بود و خادمی امام حسین:) 🖤 علاوه بر اون، امروز یکی مسئولمون شد که مارو گروه بندی کرد؛ به هرکس فقط یه گروه از مارو داد؛ حتی بعد هیئت اومد دنبالمونو مارو رسوند خونه،هیچکسم گم نشد... 🤩 اینطوری نه ساعت ها تو راه موندیم نه خسته و گم شدیم! جا داره که از این تریبون از مسئولمون تشکر کنم:) 😘 لطفِ امام حسین بوده که توی هیئت خادمی میکنیم ، وقتی روی ساتن نشسته بودم شنیدم که سخنرانمون میگفت باید خیلی شکرگزار باشیم که خادمی امام حسین رو میکنیم،الکی نیست که توی این راه قرار گرفتیم،خدا خواسته که بشیم نوکر کوچولویِ امام حسین :)))♥️🥺 راستی شناختیم دیگه!؟ سوزنم،سوزن ته گرد :) @kanoongoharshad