『 اَلحُسِـٰین‌🇵🇸』
شب تولد حضرت ابولفضل ..
میگم که بمونه به یادگار از سه سالی که واسه رسیدن به حرمت هرکاری میشد کردم ؛ ولی نطلبیدی ..؛ یه شبایی حس کردم دیگه نگام نمیکنی ؛ قهر میکردم :) دعوا میکردم .. بغض میکردم .. التماس میکردم .. ولی همه اون شبا حالمو میدیدی ..؛ میدیدو منتظر بودی یه روزی برسه که بهم نشون بدی مهربونیتو ..