میپیچی‌تویه‌کوچه ویهو... دلت‌هری‌میریزه‌پایین آخه‌!نگات‌میوفته‌به‌گنبد..😭 پاهات‌شل‌میشه... اشکات‌جاری‌میشه قلبت‌بلندبلند‌میتپه دیگه‌شلوغی‌وهمهمه‌جمعیتو‌نمیفهمی...😭 همون‌موقعاست‌که↓ یه‌هیئت‌از‌جلوت‌ردمیشه..