🔴«آرزوهايتان را به خدا بسپارید» ✍روزی یک کشتی پر از عسل در ساحل لنگر انداخت و عسل‌ها درون بشکه بود.پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت: از تو می‌خواهم که این ظرف را پر از عسل کنی. تاجر نپذیرفت و پیرزن رفت.سپس، تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد.آن مرد تعجب کرد و گفت: از تو مقدار کمی درخواست کرد، نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او می‌دهی؟ تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست می‌کند و من در حد و اندازه خودم می‌بخشم. 👏پروردگارا! کاسه‌های حوائج ما کوچک هستند و کم عمق‌، خودت به اندازه سخاوتت بر من و دوستانم عطا کن که سخاوتمندتر از تو نمی‌شناسیم. ‌‌‌‌💯 @karballa_ir 🔙