دلم تنگ نوازش شد پدر جان
برون آمد زجسمم ای پدر جان
به روی نیزه من دیدم نگاهت
شنیدم صوت و قرآن و ندایت
ببین گوشم زسیلی گشت پاره
که دارم از غم هجر تو ناله
بُوَد رُویَم نشانی از مدینه
که خوردم ضرب سیلی را زکینه
نوازش می کنم راست پدر جان
ببوسم با لبم دستت پدر جان
زِ کعب نی دو دستتم درد میکرد
چرا بر راس تو او نَرد می کرد
سروده :
حسین احمدی دورودی
@taharat20
@boybehesht