📚
#داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 ترک ذلت زیر بار قرض رفتن
در شهر واسط بین کوفه و بصره چند نفر پارسا از بقالی نسیه برده بودند و مبلغی بدهکار او بودند. بقال پی در پی از آنها می خواست که بدهکاری خود را بپردازند، و با آنها برخورد خشن می کرد و با سخنان درشت، حق خود را مطالبه می نمود، آنهااز خشونت های بقال ناراحت بودند، ولی بر اثر تهیدستی چاره ای جز صبر و تحمل نداشتند.
در این میان، صاحبدلی گفت: وعده دادن نفس به غذا آسانتر از وعده دادن پول به بقال است.(یعنی به شکم خود در مورد غذا وعده امروز و فردا بده، و خود را بدهکار بقال ننما، که وعده به شکم آسان است و وعده به بقال سخت می باشد.)
📗
#حکایتهای_گلستان_سعدی
✍ محمد محمدی اشتهاردی