✍️ ، ایران و نظم جدید جهانی ۱. حوادث و وقایع سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ میلادی (سونامی و بحران مالی غرب ، جنبش تصرف وال استریت ، بهار عربی و..) و پیامدهای آن ، بر رؤیای تک قطبی آمریکایی و نظم نوین مورد نظر سردمداران نظام سلطه و تفرعن غربی خط بطلان کشیده و جهان را در یک پیچ بزرگ تاریخی و راهی به سوی ساختار و نظم جدید جهانی مبتنی بر «رهایی از چنگال قدرت‌های استعماری و سلطه گر» و «یافتن الگوی ضداستعماری و چندصدایی» قرار داده است، در چنین شرایطی پیمان‌های شانگهای و بریکس با ظرفیت‌های عظیم در اختیار ، امید کشورها و مردم جهان را برای رهایی از هژمون ظالمانه آمریکا و غرب افزایش داده است . ۲. نظام سلطه به سردکردگی شیطان بزرگ امریکا، در سایه سازمان ملل متحد و ده‌ها سازمان‌ متصل به آن : (فائو ، یونسکو ، فدراسیون‌های ورزشی ، سازمان تجارت جهانی ، بانک جهانی ، آی‌اس‌آی ، شورای حقوق بشر ، دیوان بین‌المللی و...) و ایجاد ساختارها و سامانه‌های متعدد جانبی (پالرمو ، سی‌اف‌تی ، اف‌ای‌تی‌اف ، ۲۰۳۰ و...) با توسل به رأی اکثریت کشورها، حاکمیت خود را بر کشورها اعمال کرده و به نظام سلطه و به چپاولگری خود رنگ قانونی بخشیده و اراداه ظالمانه خود را به کشورها و ملت‌ها دیکته کرده است . ۳. تجربه ۷۰ سال گذشته آشکارا نشان داده ، نظام سرمایه داری غرب ، هر نهاد و سازمانی که خارج از چارچوب تعریف شده در ساختار نظام سلطه (نظیر جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری اسلامی ، اتحادیه آسه آن و...)، شکل گرفته باشد را به چشم تهدید عمیق و جدی برای بقای نظام سرمایه داری نگریسته و با استفاده از همه اهرم‌های در اختیار خود نظیر «قانون برتون وودز و سلطه دلار» مانع از شکل گیری و اثربخشی آنها شده و از میدان رقابت خارج کرده است و در این راه حتی به اتحادیه اروپا نیز رحم نکرده و با تحریک انگلیس به برگزیت ، جنگ تجاری ترامپ و جنگ اوکراین به خاک سیاه نشانده است . ۴. عضویت ایران در بریکس علاوه بر ده‌ها مزیت اقتصادی، سیاسی ، راهبردی و... نظیر «بالارفتن قدرت چانه زنی»، «استفاده از ظرفیت های کشاورزی و دامداری بریکس» ، کمترین و دم دستی ترین دستاورد بریکس برای جمهوری اسلامی ایران خنثی‌سازی طرح منزوی سازی ایران بوده و جمهوری اسلامی ایران را از هم‌اکنون (و قبل از ۱۰ دی‌ماه و زمان پیوستن قطعی به بریکس) به عنوان برنده این میدان معرفی کرده است . ۵. با توجه به نکات پیش گفته ، بریکس به عنوان یک ائتلاف فراقاره‌ای (با وجود در اختیار داشتن پرجمعیت ترین کشورهای جهان، بیشترین سهم تولید ناخالص جهان ، کمتر از نیمی از جمعیت و نیروی کار جهان، بیش از ۲۸درصد اقتصاد و...) به تنهایی و بدون در اختیار داشتن نهادهای مختلف مانند همه سازمان‌ها ، پیمان‌ها و اتحادیه‌های ذکر شده ، بی‌شک محکوم به شکست خواهد بود . ۶. مهمترین مزیت بریکس نسبت به تمامی پیمان‌ها و اتحادیه‌هایی که در توسط غرب نابود و یا بی اثر شده‌اند حلقه اتصالی بریکس به سازمان همکاری‌های شانگهای است . سازمان شانگهای بیش از آنکه یک سازمان اقتصادی باشد یک سازمان امنیتی و نظامی در عرض پیمان ناتو بوده و قدرت مقاومت بریکس را در برابر فشارهای نظام سلطه افزایش می دهد . به همین دلیل است که نظریه پردازان و استراتژیست‌های جهان، با اشاره به منطقه خاکستری (Gray Zone) از ظرفیت ۵ کشور «چین»، «روسیه» ، «برزیل»، «آمریکا» و «ایران» در نظم آینده سخن میگویند . ۷. در حال حاضر آمریکا هیچ جای پایی در بریکس نداشته و همین امر نظام سیاسی آمریکا را به وحشت انداخته و با توجه به سقوط هژمون آمریکا این گمانه زنی که هند در نظم آینده جایگزین آمریکا شود افزایش یافته است . ۸. تقریباً همه مراکز تحقیقات راهبردی جهان و قاطبه استراتژیست‌های دنیا معتقدند هیچکدام از کشورهای مطرح در شکل گیری نظم آینده ، مطلقاً ظرفیت گفتمان سازی معتبر و جهان شمول جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو و مزایای سوق‌الجیشی ، ژیوپولتیک ، ژئواستراتزیک ، انرژی و... ایران را نداشته و کماکان به ایران به عنوان قلب طپنده جهان (Heart Land) نگاه می‌کنند . ۹. بریکس برای ماندگاری در برابر فشارهای گوناگون نظام سلطه از یک‌سو و ایفای نقش در نظم جدید جهانی ناچار است به فوریت نسبت به ایجاد ساختارهای موازی با ساختارهای موجود در سازمان ملل متحد اقدام کند و ایجاد و راه اندازی سامانه مستقل ارتباط مالی و رهایی از قانون جهنمی و استعماری برتون وودز و سلطه دلار ضروری ترین و فوری ترین اقدام بریکس خواهد بود چه اینکه نظام سلطه غرب با استفاده از ظرفیت دلار مانع از تحقق اهداف بریکس خواهد شد . ┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄ مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه @karimeeh