قلم بلند شد و سینه را سپر کرد و تمام دفتر شعر مرا خبر کرد و نوشت گریه ی ما آخرش حماسه بوَد که اشک، ترجمه ی بهتر حماسه بوَد هنوز خیمه ی ارباب مرد می طلبد حسین دوران مرد نبرد می طلبد شهید، سوره ی حمد است کوثر عشق است شهید، اول عشق است آخر عشق است قسم به قاری بر نیزه و به آیاتش قسم به مهدی زهرا و یا لثاراتش که تا همیشه در این لشکریم آماده اسیر عشق حسینیم یعنی آزاده هرآدمی ز رفتن خود ردپا گذاشت اما چرا ز رفتن تو رد دست ماند