روزی جهت مطالعه به کتابخانه مرحوم آیت الله
#نجومی کرمانشاهی رفتم. پیش از رفتن به کتابخانه، سری به حسینیه و محل جلوس معظم له زدم. دیدم پتوی جاجیم مانند و زبر و ضخیمی روی خود کشیده اند و کتابی چاپ سنگی و قطع رحلی سنگینی رو سینه نگه داشته و داشتند مطالعه می کردند. عرض کردم حاج آقا چرا اتاقتان سرد است؟ فرمودند: نفتمان تمام شده و پول خرید نفت ندارم.
گاهی در هوای سرد در حالی که حیاط منزل پر از برف و یخ بود می آمدند و در تشتی لباس می انداختند و می شستند. می گفتم آقاجان چرا شما این زحمت را می کشید؟ می فرمودند: مگر فقط من آدمم که بنشینم و کتاب بخوانم و بقیه زحمت بکشند.
✍خاطره از استاد علی محمد حاجی علیانی
#خاطرات_علما
#سیره_علما
💎کشکول ناب حوزوی🔻
🌼
@kashkolenab