🕌🏴بسم الله النّور علی نور🏴🕌 بمناسبت شهادت امام جعفرصادق علیه السلام/نگرش و نقش تربیتی ولایت عظمی در مکتب شیعی امام صادق علیه السلام عرموده اند:تواضع ریشه هر کار نیک و با ارزش است[۱] در مباحث خلقت نوری اهل البیت علیهم السلام و رابطه وجودی ما این ذوات مقدّس بحث به فهم و تجربه باطنی به رابطه و پیوند وجودی ما با اهل الیت علیهم السلام رسید اینکه وقتی میگوییم امام علیه السلام ولیِّ ماست یعنی پدر ساحت روحانی میباشد، یعنی ایشان به موجب جعل تکوینی مقام خلیفه الله مطلق، با اسم الخالق، خلق میکند جمیع خلائق را از جمله جان و قلب و روح ما را! پس از چیدمان گِلِ وجودی انسان، خدای متعال تصریح فرموده اند: آن روحی که در آدم دمیدم تنزّل یافته ی روح اعظم (ضعیف شده یا رقیق شده حقیقت محمّدیه) است! پس اینکه در حدیث نبوی اشاره شده است من و علی، پدران این امّت هستیم! یعنی باب اسرار خلقت حقیقت نوری فرزندان آدم را به روی ما گشوده است، لذا تمام هویّت و بنیّه ابدی ما، سرشت وجودی بی نهایت ما، ساحت الهی و روحانی ما، نازله و رقیقه ای از حقیقت محمّدیه است! پس ولایت(قریب) میان ما و ایشان، ریشه در باقیمانده گلِ و طینت نوری اهل بیت علیهم السلام است که با آن، جانها و قلوب ما را خلق کردند! اگر آدمی به تصدیق و قبول ولایت به معنی که اشاره شد برسد(ولایت یعنی ماهیّت نسبت و رابطه حقیقیّه میان مُحبّ و اهل بیت علیهم السلام) این کمال مرتبه ی تواضع است و این تواضع قلبی است! هرجا سخن از ادب مع الله است ریشه در همین تواضع قلبی دارد! حالا دریاب که جناب عبّاس علیه السلام، قلّه رفیع تواضع را در افق اعلی علّیین فتح کرد! ادب عبّاس علیه السلام که قدسیان و ملائکه و ابراهیم خلیل الله و نوح نبی الله و موسی کلیم الله و عیسی روح الله را هم حیرت زده و سرگردان کرد، میوه تواضع قلبی است! بدیهی است احدی به تواضع قلبی نمیرسد مگر اینکه ولایت طاغوت را وانهاده باشد! ولایت نفسانیّت وانهاده باشد! ولایت شیطان را وانهاد باشد! ولایت ساحت حیوانی را وانهاده باشد! ولایت شهوت، غضب، وهم و خیال را وانهاده باشد! چرا که ماهیّت طاغوت، فرعونیّت انفسی است که در برابر ولایت الله، ادعای اناربکم الاعلی(انانیّت و تکبّر شیطانی) دارد!... وقتی برای انسان، علم حصولی در ساحت معرفت به نورانیّت، معرفتِ نفس و شناخت شهودی نسبت به عظمت وجودی اهل بیت علیهم السلام و ساحت روحانی و پیوند خود با این ذوات مقدّس حاصل بشه، نتیجه این معرفت و شناخت و شهود، مُحِبّت و شوق است! هرچه این شناخت و معرفت عمیق تر و شدیدتر باشد نتیجتاً مُحِبّ را از وادیه مُحِبّت به وادیه عشق و جنون و حیرت و هیمان واصل می نماید! در این احوالات است که مُحِبّ به قلّه اسلام، یعنی تسلیم عارفانه و عاشقانه رسیده است! بر تمام مراتب باطنیّه اش، از قلب، عقل، خیال، وهم و ذهن او خشیّت، سیطره و سروری دارد! این خشیّت، میوه شجره طوبی محبّت اهل بیت علیهم السلام در حریم قلب مُحبّ است! مغز این میوه، نیز انقیاد و سرسپردگی و تسلیم در برابر محبوب است! لذا از معرفت، خشیّت و از خشیت، تواضع و از تواضع، ولایت(قریب) یعنی عارفاً بحقهِ برای مُحِبّ، مشهود میشود! یعنی به تجربه باطنی، ادراک میکند پیوند حقیقیّه میان خویشتنِ خویش و پدران آسمانی! حالا هرچه معرفت و شناخت نسبت به خانواده آسمانی و پدران حقیقی، باطنی تر باشد مُحِبّت نسبت به کمالات این ذوات مقدّس بیشتر شده در نتیجه رقّت و لطافت و خشیّت قلبی مُحِبّ نیز شدیدتر خواهد شد در این احوالات، تمام اعضاء و جوارح ساحت حیوانی در سیطره حُبُّ و خشیّتِ قلبی مُحِبّ هستند! بازهم در کربلا، جناب عبّاس علیه السلام اگر عمود آهنین، سرمبارکش را دو نیم کرد، علتش را در تواضع قلبی جستجو کنید! اگر تیرها توانستند بر بدنش فرود آیند، در تواضع قلبی جستجو کنید! اگر تیرسه شعبه بر چشمش اصابت کرد در تواضع قلبی جستجو کنید! اگر دیوان و دادن بر او غلبه یافتند در تواضع جستجو کنید! چرا که حضرت عبّاس علیه السلام، تمامِ خود را در مولی خویش اباعبدالله الحسین علیه السلام خلاصه دید! گویی امام علیه السلام به خودش، اذن داد و امر کرد که برو به میدان جنگ، امّا اوّل آب برسان به اهل حرم! تواضع قلبی بود که پشت عبّاس را به خاک کربلا زد! وگرنه هیهات عبّاس علیه السلام کجا و این دیوان و دادن کجا؟! حتی قدرت زور و بازوان فرزند حیدر و ام البنین به نور ولایت عظمی متصل بود! تواضع قلبی بود که میان او و آب و علقمه و مشک فاصله انداخت. -----------------------------❀○❀-------------------------- :🔸️🔸️ لینک بخش دوّم 👉 -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104