به قول معروف (مروری بر ریشه برخی مثل ها و اصطلاحات رایج در زبان فارسی) ناشر:نارگل نویسنده:محمدرضا سهرابی نژاد گزیده روزی از روزهای خدا، جناب ملّا نصرالدین در حیاط خانه خود مشغول آب دادن گلدان ها و باغچه ها بود که به ناگاه، کوبه در به صدا درآمد. کسی که آن سوی در بود، به شدت درِ خانه را می کوبید و فریاد می زد: "زود باش! زود باش در را باز کن!" ملّا نصرالدین کارش را رها کرد و دوان دوان به سوی درِ خانه رفت و آن را باز کرد. چشمش به جمال همسایه دیوار به دیوارش افتاد که مثل سیر و سرکه می جوشید. به او گفت: "چه خبر است مرد حسابی! در را شکستی! مگر سر آوردی؟" همسایه گفت: "سگت پای زن مرا گاز گرفته و زخمی کرده است، باید خسارت بدهی!" ملّا گفت: "سگ پای زنت را گزیده، گناه در چیست که داری آن را می شکنی؟!" مرد همچنان داد و فریاد می کرد و خسارت می خواست. ملّا نصرالدین گفت: "تو هم برو سگت را بیاور تا پای زن مرا بگزد، در آن صورت بی حساب می شویم، مگر نه؟ چیزی که عوض دارد، گله ندارد!" 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ کانال ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7