🌹سلام عزاداریهاتون قبول. 💥وقتی بگیرش دستت و شروع به خوندنش کنی، باهاش یا میخندی یا گریه میکنی یا فشار و سختی و ترس و تنهایی رو به جون و دل حس میکنی. وقتی بذاریش کنار تازه به خودت میای میبینی..... بعد به خودت میگی: اگه من جای قَدم بودم تحمل اون رو داشتم؟ تحمل نبود همسرم رو؟ تحمل اسباب کشیهای مکرر با پنج تا بچه قد و نیم قد؟ تحمل پارو کردن پشت بام پر برف به تنهایی؟ ترس حمله های عراقیها و..... میبینم نه، من نمیتونم قَدم باشم انگار این هشت سال جنگ دو گروه قهرمان داره که کشور و ما مردم بهشون مدیونیم: گروه اول همون رزمندگان بودن گروه بعد خانواده هاشون. شاید سختیها، تنهاییها، درد و رنج های اونها نبود، از جنگ سربلند بیرون نمی آمدیم. انگار تحمل رنجهای خانواده های رزمندگان جز جهاد و هشت سال دفاع مقدس بوده....... هر چی هست انگار برا این جهاد اونها انتخاب شده بودن. کار هر کسی نبوده.... 📗 از اون کتابهایی هست که بگیری دستت زمین نمی گذاریش. سرسخت بودن و صبر عظیمی رو در این کتاب از همسری عاشق می‌بینید که برای زندگی می جنگد.همسر شهید ستار ابراهیمی 🌹خدا بیامرزه قَدم بانو رو برای شادی روح این شیرزن صلوات❤️ ارادتمند