📚 کتاب:برادر انگلستان نویسنده: علیرضا قزوه نشر: سوره مهر رمان «برادر انگلستان» رمانی نوشته علیرضا قزه است. البته قزوه را بیشتر به عنوان شاعر می‌شناسیم. شاعری با طبعی لطیف و با غزل‌هایی که عجیب به دل می‌نشینند. اما اولین رمان قزوه هم درست مانند شعرهایش دلنشین است. با ساختاری قوی و نثری دلپذیر و روان. رمان به روایت وقایع پس از کودتای ۲۸مرداد ۳۲ می‌پردازد تا روزها و سال‌های پس از انقلاب نیز ادامه پیدا می‌کند. در این داستان که فضایی سوررئال و رویاگونه دارد سرگذشت آدم‌هایی روایت می‌شود که هرکدام به گونه‌ای با حال و هوای آن روزها پیوند خورده‌اند. قزوه در این اثر در حقیقت مرثیه‌ای برای گذشته می‌گوید.قهرمان داستان با یک خواب ما را درگیر خود می‌کند. با قطاری که تنها او مسافرش است. مسافری که محکوم است ببیند و روایت کند و حالاحالاها هم در قطار ماندنی است. او این رویا را پیوسته می‌بیند و هربار به دوره‌های مختلف زندگی‌اش و حتی زندگی بزرگترهایش سفر می‌کند و از حال و هوای آنها، دغدغه‌هایشان و امید و آرزوهایشان و رنج‌هایشان می‌گوید:«درست نمی‌فهمم که بیدارم یا خواب، که سوار قطار شده‌ام یا از آن پیاده شده‌ام. بخار صبحگاهی از دهان قطار بیرون می‌ریزد... اما نه، انگار پیاده شده‌ام؛ آن هم درست وسط کوچهٔ کهن‌دژ. قطار با همهٔ سی واگنش آمده است با من تا تهِ کوچه‌ای پیچ‌درپیچ و کاهگلی؛ کوچه‌ای بی‌ریل، با دیوارهای فروریخته. نرمه غباری از شن و خاک در فضای راهرو و کوپهٔ قطار موجی محو دارد؛ موجی به رنگ آبی و طلایی در پس‌زمینه‌ای مهتابی. هیچ مسافری در قطار نیست جز منِ حیرت‌زده، منِ مات، منِ گیج و منگ. ایستاده‌ام و از پسِ پنجره‌های چرک و خاک‌آلودْ کوچهٔ کهن‌دژ را نگاه می‌کنم؛ کوچهٔ خاطرات شیرین و دور کودکی، کوچهٔ قوم و خویش‌های نزدیک و دور، آقاجان و عموجان، مادر و زن‌عمو، ماه‌لقا و اسماعیل، پسرعموهایم، سالار و سلطان.»قزوه از آدم‌های زیادی همان فصل اول نام می‌برد، آدم‌هایی که اول تنها در حد یک اسم هستند اما کم‌کم هرکدام جان می‌گیرند؛ نویسنده نمی‌گذارد حتی یکی از آنها برایمان کمرنگ یا گم شوند. همه شخصیت‌ها در کتاب قزوه مستقل‌اند و داستانی دارند. @ketabe__khoub