📚 کتاب سول مولتان نوشته‌ی زینب عرفانیان، به روایت زندگی پرفراز و نشیب شهید سید محمدعلی رحیمی می‌پردازد، مرد شریف و بزرگواری که بیشتر عمر خود را صرف ترویج ارزش‌های انقلاب اسلامی کرده و در این راه به مقام شهادت نائل گردیده است. کتاب رسول مولتان به روایت زندگی شهید سید محمدعلی رحیمی، از زبان همسرش می‌پردازد. روایتی جذاب و ماندگار از دورانی که در غربت، زیر تیغ وهابیت سپری می‌کرد اما میدان را برای دشمن خالی نکرد تا سخنان ارزشمند امام (ره) زمین نماند و صدای انقلاب اسلامی به گوش همگان برسد. برای او عرصه‌ی فرهنگ، میدان جنگ و مبارزه‌اش و قلمش سلاحش شد. این اثر تنها بخشی از جهاد و شرافتش است که در هفت فصل گردآوری شده است. پایان زندگی‌نامه‌ و شهادت این مرد فرهیخته، نقطه‌ی اوج زندگی اوست. در این کتاب ، فصل مربوط به شهادت، فاجعه‌ی ترور و صحنه‌های سرخ حمله‌ی تروریستی سپاه صحابه به ساختمان رایزنی فرهنگی ایران،‌ در مولتان پاکستان را به تصویر می‌کشد که بسیار تاثیرگذار است. روایت جذاب و شیرین این کتاب از زبان همسر شهید، خانم مریم قاسمی زهد شرح داده می‌شود و به حق ایشان از امانتی که از شهید شریف در دل و جانشان داشتند به خوبی دفاع و به درستی روایت کردند. این کتاب از آشنایی شهید با همسرش و سپس ازدواج و کار فرهنگی در ایران، هندوستان، افغانستان و مولتان پاکستان سخن می‌گوید و روابط مذهبی و دینی حاکم بر زندگی 18 ساله این زوج را که انعکاس یک نوع سبک زندگی اسلامی است را شرح می‌دهد تا تمامی افراد علاقمند به آشنا شدن با الگوهای زندگی قرآنی و معنوی با آن آشنا شوند. در واقع، دختران و پسران ایرانی باید با شنیدن این کتاب با داشته‌ها و سرمایه‌های معنوی ایران اسلامی و انقلاب اسلامی آشنا شوند. کتاب رسول مولتان، بیشتر مظلومیت‌ها و محرومیت‌های شیعیان در خارج از ایران را به نمایش می‌گذارد. رحیمی شهیدی است که تمام طول عمر خود را در کشورهای گوناگونی صرف رواج ارزش‌های انقلاب اسلامی کرده، او با منش و سخنان باارزش خود بر وحدت و نزدیکی بین تمام مذاهب اسلام تاکید نموده است. سید محمدعلی رحیمی را بیشتر بشناسیم: شهید سید محمدعلی رحیمی در سال 1336 در شهر اهواز چشم به جهان گشود. در همان دوران کودکی به خاطر شغل پدرش به تهران مهاجرت کرد. بعد از پیروزی انقلاب در مراکزی هم‌چون کمیته انقلاب اسلامی، کانون بعثت، وزارت ارشاد و سپاه به فعالیت پرداخت و سرانجام در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان کارمند رسمی کار خود را شروع کرد. او از نوجوانی فعالیت‌های فرهنگی - انقلابی انجام می‌داد. شهید رحیمی در طی فعالیت خود در سازمان، ماموریت‌های مختلفی به کشورهای گوناگونی داشت. آخرین مأموریت او در سال 1374 به کشور پاکستان به عنوان رایزن فرهنگی و سرپرست خانه فرهنگ ایران بود که بعد از گذشت هجده ماه از مأموریت، در دفتر کارش به دست گروهک وهابی به نام جهنگوی به درجه رفیع شهادت نائل شد. در قسمتی از کتاب رسول مولتان می‌خوانیم: «یادم نیست چند بار مسیر بین دفتر علی و راهرو را رفتیم و بدن‌های خونی را دیدیم و برگشتیم. می‌آمدم خانه و با خودم فکر می‌کردم صحنه‌هایی که دیدم، واقعیت ندارد. برمی‌گشتم تا دوباره ببینم و مطمئن شوم. طفلک مهدی هم پا به پای من می‌آمد. حیران و سرگردان، پای برهنه روی خون‌ها، بین بدن‌های بی‌جان راه می‌رفتیم و برمی‌گشتیم خانه...» ناشر این کتاب؛ انتشارات میباشد؛این کتاب در ۲۱۵ صفحه به چاپ رسیده است. @ketabe_man