🍊 هشت ساله بودم که در یک میهمانی شبانه، برای اولین بار با پدیده‌ای سرخ رنگ به نام "خرمالو" آشنا شدم. میزبان با لبخندی ملیح خرمالو تعارف کرد و من هم بدون درنگ نامبرده را شکافته و چشیدم. 🥴 شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود، و تا چند ساعت احساس می‌کردم گونه‌هایم در حال تجزیه شدن هستند. 🤨 از آن روز به بعد در نظر من هر کس که خرمالو می‌خورد فردی " مازوخیسمی " و هر کس که خرمالو تعارف می‌کرد شخصی " سادیسمی " قلمداد می‌شد! ✋ النهایه تجربه تلخ اولین کام از خرمالو باعث شد که من بیست و دو سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم. 👌 با اصرار فراوان همسرم، دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم! خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه‌ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در "صدر مصطبه" بنشانم! 😐 یک تجربه تلخ در هشت سالگی، باعث شد که بیست و دو سال از همه خرمالوها متنفر باشم. 🔔 اولین تجربه‌های کودکی، شالوده ما را می‌سازند. چه بسیارند ، و که به خاطر تجربه طعم "گس" آن‌ها در کودکی، هنوز منفور ما هستند. 📚 اینجا با استفاده از مطالب علمی بهت کمک می‌کنیم تا آگاهانه زندگی کنی 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.