📙 🖋 🔸روایت زندگی طلبه جوانی است که علی‌رغم مشکلات فراوانی که در زندگی دارد و موانعی که بر سر راهش قرار دارند پشت به نداشته‌هایش کرده و با تکیه به هر آنچه دارد ادامه مسیر می‌دهد و با تکیه بر همین داشته ها است که راهی نو برای ادامه شغلش پیدا می‌کند. 🍉برشی از کتاب: یک مشت خرت و پرت و لباس و شانه و این جور چیزها را توی کیف لپ‌تاپم ریختم. مقداری از شهریه‌ام که مانده بود را هم گذاشتم توی جیبم. به لیلا فکر می‌کردم و اینکه الان دیگر همان خانوادۀ درب و داغونم را هم می‌خواهم رها کنم و تنها بروم سراغش. آهسته درِ اتاق و بعد درِ هال را باز کردم. کفشم را پوشیدم و با قدم‌هایی آرام به طرف در حیاط رفتم. به در که رسیدم، دیدم بابا لنگرش را انداخته و قفلی کتابی به آن زده است... 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: نوجوان 👩🏻🧑🏻 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: جوان👨🏻👩🏻🧔🏻🧕🏻 تهیه کتاب : 🔗https://ketabejamkaran.ir/7979 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran