🗣 🍉 📖سال 1356 است و خانه ما در جنوب تهران است. در محله خزانه ، یکی از محله‌های فقیرنشین پایتخت. خانه‌ای کوچک، رنگ‌و‌رو رفته و ذوزنقه‌ای! حیاطمان هشت متر است. همین اندازه! نه کمتر و نه بیشتر! کمتر از دو دقیقه می‌توان آن را وجب کرد! موکت شش‌متری‌مان را به‌زور در آن می‌شوییم! تازه دو متر از این شش متر را هم با برزنت و پلاستیک و حلبی پوشانده‌ایم تا نقش آشپزخانه را بازی کند! دیوار حیاطمان سیمانی است. سیمانِ خاکستری تیره! البته برای دلخوشی یک گوشه‌اش را به اندازه پول توی جیب پدرم، سیمان سفید کرده‌ایم. توی همین حیاطِ خاکستری کوچک، هم بازی می‌کنیم هم ظرف می‌شوییم. تابستان‌ها هم یک گوشه‌اش سفره می‌اندازیم و با تماشای ستاره‌ها به خواب می‌رویم! همه خانه‌های محله خزانه مثل خانه ماست. بیشتر تهرانی‌ها وشاید بیشتر ایرانی‌ها مثل اهالی خزانه زندگی می کنند. در همین تهران که ما خانه داریم شاهِ ایران هم خانه دارد. شاه، همشهریِ ماست! اسم خانه ما آلونک است و اسم خانه او، کاخ! کاخ او بر خلاف آلونک ما، خیلی بزرگ است! ذوزنقه‌ای هم نیست. مستطیلی است و چند برابر زمین فوتبال! در حیاط ما یک اسب هم جا نمی‌شود. اصلا از در نمی‌تواند داخل شود! جناب شاه، کاخ را خیلی دوست دارد. چندتا از کاخ‌هایش در تهران است: کاخ مرمر، کاخ سعد آباد، کاخ نیاوران. یک کاخش در رامسر است و یکی هم در کلاردشت مازندران. در جزیره کیش هم کاخی دارد شبیه اهرام مصر! ایران که جای خود، در سوییس هم دوتا کاخ دارد: «کاخ گل سرخ» در ساحل ژنو و «کاخ سنت موریتس» در دامنه کوهستان‌های شهر سنت موریتس. هر سال زمستان، جناب شاه و خانواده‌اش به سوییس می‌روند و یک ماه مشغول اسک یبازی و برف‌بازی می‌شوند! 📙 🖋 🖌 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/99379 @ketabeJamkaran