(12) (قسمت سوم) غمناک‌ترین و شادترین روزهای حیات ابلیس لعین... «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْليسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَريقاً مِنَ الْمُؤْمِنينَ[1] به يقين، ابليس، گمانِ خود را، درباره‌ی آن‌ها محقّق یافت، كه همگى از او پيروى كردند، جز گروه اندكى از مؤمنان» درباره‌ی تفسیر این آیه، روایات متعددی نقل شده است[2] که همگی تأویل آن را مرتبط با غدیر و نصب امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان کرده‌اند؛ از جمله در کتاب شریف کافی، جابر از امام باقر (علیه‌السلام) چنین نقل کرده است: هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روز غدیر خم علی (علیه‌السلام) را به عنوان جانشین خود معرفی کرد، ابلیس در میان لشکریانش بلندترین نعره‌ی خود را برآورد و هیچ شیطانی چه در خشکی و چه در دریا نبود الا اینکه در پی این نعره به سویش شتافتند و گفتند: ای آقا و مولای ما؟ چه بر سر تو آمده که این‌چنین فریاد زدی؟ ما هرگز از تو نعره‌ای دهشتناک‌تر از این نعره نشنیده بودیم. او به ایشان گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به راستی تحقّق یابد، دیگر کسی هرگز خدا را نافرمانی نخواهد کرد[3]. ...اما وقتی ابلیس شنید که برخی منافقین در مقابل اقدام پیامبر درباره امیرمؤمنان گفتند: او درباره علی، پسر عمویش، از سر هوای نفس سخن می‌گوید [شأن نزول آیه 3 از سور نجم: «و ما ینطق عن الهوی»[4] و در روایات دیگر[5] نیز به همین مطلب ذکر شده است] و زمانی که دید عده‌ای دیگر از منافقین می‌گویند: مگر نمی‌بینید که چشمانش چگونه در کاسه‌ی سرش می‌چرخد، گویا دیوانه شده [شأن نزول آیه 22 از سوره‌ی تکویر: «و ما صاحبکم بمجنون[6]» و در روایات دیگر[7] نیز به همین مطلب ذکر شده است] در اين هنگام، ابلیس فريادى از سر شادى زد به یارانش گفت: ...اين منافقان، پيمانشان را نقض خواهند كرد... پس هنگامى كه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) رحلت فرمود، و مردم به جاى على (عليه‌السّلام) ديگرى را به خلافت نشاندند، شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى قرار داد و روى آن نشست و پيادگان و سوارگان خود را گرد آورد و بديشان گفت: شادى كنيد، كه تا روز ظهور امام [قائم]، خداوند [آن‌گونه که سزاوار است] فرمان برده نشود. سپس امام باقر (علیه‌السلام) این آیه را تلاوت فرمود «و لقد علیهم إبلیس ظنّه فأتبعوه إلّا فریقاً من المؤمنین» و فرمود: تأويل اين آيه، هنگامى بود كه پيامبر (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) رحلت فرمود و گمان ابليس نیز، همان هنگامى بود كه منافقان دربارۀ پيامبر (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) گفتند: او از سر هواى نفس سخن مى‌گويد، و هنگامی این گمان ابلیس به یقین تبدیل شد که پس از رحلت رسول الله، مردم دیگری را به جای علی (علیه‌السلام) به خلافت نشاندند [و جز عده‌ی کمی از مؤمنان، نسبت به ضایع شدن حق امیرمؤمنان در این خصوص، اعتراض و مخالفتی نکرد][8]. [1] سبأ:20 [2] إقبال الأعمال، سید بن طاووس، ج۱، ص۴۵۸؛ تفسير قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۹۰، ص۳ (به نقل از تفسیر نعمانی) و... [3] اشاره به احادیثی نظیر احادیث ذیل: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: خدای متعال فرمود: اگر همه مردم روى زمین بر پذیرش ولایت علی علیه السلام مجتمع می‌شدند، من آتش جهنم را خلق نمی‌کردم. (امالی (شیخ صدوق):‌ ص657) حضرت فاطمه سلام الله علیها: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنی خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهل بیت پیامبر (صلوات اللّه علیهم) پیروی و متابعت کرده بودند، حتّی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمی‌کردند... (الإمامة و التبصرة، علی بن حسین بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق، ج۱، ص۱) [4] «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» [5] به عنوان نمونه در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام: ...آیا درباره‌ی حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نگفتند که او درباره‌ی پسر عمّش علی (علیه السلام) نظر خاصّی دارد و طبق هوای نفس خود سخن می‌گوید تا اینکه خداوند «و ما ینطق عن الهوی» را در تکذیبشان نازل کرد... (امالی، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۰۲) [6] «و همنشين شما (پيامبر) ديوانه نيست.» [7] به عنوان نمونه در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام): ابوبصیر از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد آیه: ...و ما صاحبکم بمجنون نقل می‌کند که فرمود: یعنی پیامبر در نصب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به امامت دیوانه نیست. (تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۸) [8] لما أخذ رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بید علی (علیه‌السلام) یوم الغدیر صرخ إبلیس فی جنوده... (الکافی، ثقة السلام کلینی، ج۸، ص۳۴۴) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran