- - جناب موسی مُبَرقَع¹ برادر امام هادی علیه السلام می‌فرماید روزی به یحيي بن أكثم² برخوردم و از من پرسش هایی نمود [۱۲ سوال]، جناب موسي مبرقع برای پاسخ دادن آن سوالات را نزد برادرشان حضرت هادی علیه السلام می‌آورد: چهارم این نامه بر این است که: وَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى: وَ لَوْ أَنَّ مٰا فِي اَلْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاٰمٌ وَ اَلْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ‌بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مٰا نَفِدَتْ كَلِمٰاتُ‌‌اَللّٰهِ‌- مَا هَذِهِ اَلْأَبْحُرُ وَ أَيْنَ هِيَ؟ [لقمان آیه۲۷] درباره این فرمایش خداوند متعال که: [و اگر آنچه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریای دیگر به یاری ،آید سخنان خدا پایان نپذیرد.] این دریاها کدامند و کجایند؟ لَوْ أَنَّ أَشْجَارَ اَلدُّنْيَا أَقْلاَمٌ وَ اَلْبَحْرَ مِدَادٌ لَهُ بَعْدَ سَبْعَةٍ مَدَّدَ اَلْبَحْرَ حَتَّى فُجِّرَتِ اَلْأَرْضُ عُيُوناً فَغَرِقَ أَصْحَابُ اَلطُّوفَانِ لَنَفِدَتْ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ اَللَّهِ عَزَّوُجَلَّ بگو درباره فرمایش خداوند متعال که «و اگر آنچه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریای دیگر به یاری ،آید سخنان خدا پایان نپذیرد به طور یقین چنین است اگر همه درختان دنیا قلم شوند و دریای مرکب را هفت دریای دیگر به یاری آید و زمین تمام چشمه های خود را بیرون ریزد پیش از آنکه نگارش کلمات خداوند پایان پذیرد، آن همه دریاهای مرکب تمام شوند. حضرت هادی علیه السلام در پاسخ این‌سوال اینگونه دادند که؛ وَ هِيَ عَيْنُ اَلْكِبْرِيتِ وَ عَيْنُ اَلْيَمَنِ وَ عَيْنُ بَرَهُوتَ وَ عَيْنُ اَلطَّبَرِيَّةِ وَ حَمَّةُ مَاسَبَذَانَ وَ تُدْعَى المنيات وَ حَمَّةُ إِفْرِيقِيَةَ وَ تُدْعَى بسلان وَ عَيْنُ باحروان وَ بَحْرُ بحر وَ نَحْنُ اَلْكَلِمَاتُ اَلَّتِي لاَ تُدْرَكُ فَضَائِلُنَا وَ لاَ تُسْتَقْصَى! آن‌ها عبارتند از: چشمۀ گوگرد، چشمۀ نَمْر، چشمه بَرَهوت، چشمه طبریّه و آب گرم ماسَبْذان، آب گرم آفریقا که به «لَسْنان» معروف است و چشمه بَحْرون و ما هستیم آن کلمات خدا که پایان نپذیرد و فضائل ما درک نشود. 📚 اختصاص، شیخ مفید ص۱۰۰ 📚تحف العقول ص۷۷۸ __ ¹ موسی مُبَرْقَعْ (متوفای ۲۹۶ق) فرزند امام جواد و برادر کوچک‌تر امام هادی‌ علیهما السلام است. وی اهل علم بوده، روایاتی را از امام جواد-علیه‌السلام- نقل کرده. نام او موسی است که به موسی مُبَرقَع شهرت دارد. گفته شده که وی برای شناخته نشدن، صورت خود را با نقاب (بُرقَع) می‌پوشاند به‌همین جهت به او مُبَرقَع گفته‌اند. برخی نیز او را همچون حضرت یوسف دارای چهره زیبایی دانسته‌اند تا جایی که هنگام عبور از بازار مردم دست از کسب و کار خود برداشته و به آن حضرت خیره می‌شدند به همین دلیل، روی بند به صورت می‌زد تا مبادا باعث گناه کسی شود. ² یحیی بن اکثم اهل ترکمنستان،از علمای اهل سنت بود که در زمان مأمون سمت قاضی القضات بغداد را عهده دار بود و محبوب مأمون، به جهت قوت علمی در بیست و چند سالگی از سوی هارون به عنوان قاضی بصره منصوب شد. اما مردم اعتراض کردند و رفت به مرو نزد مأمون. @ketabkhaneh_fazael