📚 …من از مجموعهٔ روایات و زندگیِ أئمه(علیهم السلام) این طور استنباط کرده ام که این بزرگواران ، از روزِ صلحِ امام حسن مجتبی(علیه السلام) تا أواخر ، در صدد بوده اند که این نهضت را مجدّداً به شکل حکومتِ علـوی و اسـلامی در بیاورند و سرِ پا کنند. 📃در این زمینه، روایاتی هم داریم . البته ممکن است بعضی دیگر ، این نکته را اینطور نبینند و طور دیگری ملاحظه بکنند ؛ اما تشخیصِ من اینست. 🌟أئمه میخواستند که نهضت ، مجدداً به حکومت و جریانِ أصیلِ إسلامی تبدیل بشود و آن جریانِ اسلامی که از آغشـته شدن و آمیخـته شدن و آلوده شدن به آلودگی هایِ هواهای نفسانی دور است ، روی کار بیاید ؛ ولی این کار ، کارِ مشکلی است. 🔴در دورانِ دومِ نهضت ، یعنی دورانِ خلافتِ خلفای سفیانی و مروانی و عباسی ، مهم ترین چیزی که مردم احتیاج داشتند ، این بود که اصالت های اسلام و جرقه های اسـلامِ اصیل و قرآنی را در لابلای حروفِ گوناگون و پراکنده ببینند و بشناسند و اشتباه نکنند. ⚪بی خود نیست که ادیان ، این همه روی تعقّل و تفکّر تکیه کرده اند. بی خود نیست که در قرآن کریم ، این همه روی تفکّر و تعقّل و تدبّرِ انسان ها تکیه شده است ؛ آن هم دربارهٔ اصلی ترین موضوعاتِ دین⬅یعنی توحیــد . 🔵توحیـد ،فقط این نیست که بگوییم خدایی هست ، آن هم یکی است و دو نیست. ☝این صورتِ توحید است. باطنِ توحید ، اقیانوسِ بی کرانه ای است که اولیـای خدا در آن غرق می شوند. 🕋توحید ، وادیِ بسیار باعظمتی است ؛ اما در چنین وادی باعظمتی ، باز از مؤمنین و مسلمین و موحّدین خواسته اند که با تکیه بر تفکّر و تعقّل و تدبّر ، پیش بروند. واقعا هم عقل و تفکر ، میتوانند انسان را پیش ببرند.‌.البته در مراحلِ مختلف ، عقل به نورِ وحی و نورِ معرفت و آموزش های أولیای خدا ، تجهیز و تغذیه می شود ؛ لیکن بالأخره آنچه که پیش می رود ،عقل است .⬇ بدونِ عقـل ، نمی شود هیـچ جا رفت.. ادامه دارد.... ۷۸ @ketabkhanehmodafean