معرفی کتاب رویای نیمه شب✍✍✍
🌟وقتی یک اتفاق واقعی، دست مایه خلق یک رمان شود،
آن را خواندنیتر خواهد کرد. «رویای نیمه شب» از این دست رمان هاست🌟
مظفر سالاری در این رمان، از شب تار شیعیان حله سخن میگوید که با عَلَم کردن اختلافات مذهبی مسلمانان جان گرفت و خفقانی کشنده و منجمد را ارزانی ساکنین شهر کرد؛ جاسوسهای حکومتی امان مردم را بریدهاند و ارتباط نزدیک بین سنی و شیعه، زیر ذرهبین کثیف حکومت است. سیاهچالهای حکومت پر شده است از شیعیان بیگناهی که با پرونده سازی و افترا سختترین شرایط را تجربه میکنند و.....
در آن شرایط سخت سیاسی، هاشم و ریحانه با دو مذهب متفاوت عاشق هم میشوند؛ عشقی عفیفانه که انواع موانع ریز و درشت را در مقابل خود دارد. امیدی به وصال نیست و تب و تاب و آرزوی وصال، امان هر دو جوان را میبرد، آنها را گرفتار بستر بیماری میکند و درد هجران گویی بیدرمان است. ابوراجح، پدر ریحانه، مالک حمامی عمومی است که بهخاطر اخلاق نیک و دینداریاش، مردم شهر به او احترام میگذارند و از او به نیکی یاد میکنند. «نمیدانستم چرا چیزی به نام مذهب باید بین ما فاصله بیندازد. اگر چنین فاصلهای نبود چقدر احساس خوشبختی میکردم و حرف زدن درباره ریحانه و آینده راحت بود.» (ص ۲۷)
با توجه به این که درونمایهای از عشق بر داستان حاکم است، قلم عفیف نویسنده قابل احترام و ارزشمند است.