🔴 نه نئولیبرالیسم، نه کمونیسم 👤 🔹 در ادبیات اقتصادی متعارف، شاهد یک دوگانه در رابطه با ایفای نقش دولت در اقتصاد هستیم؛ دوگانه‌ای که در یک سوی آن، دولت‌گرایی به معنی تصدی‌گری دولتی قرار دارد و در سوی دیگر، نئولیبرالیسم که نقش دولت را در اقتصاد به یک داور تقلیل می‌دهد. در کشور ما متأسفانه فضای غالب چنین است که وقتی شما می‌گویید که من دولت‌گرا نیستم و مخالف تصدی‌گری دولت هستم، می‌گویند خب پس شما نئولیبرال هستید؛ یعنی در نقطه‌ی مقابل دولت‌گرایی، جز نئولیبرالیسم نمی‌بینند. 🔸 از آن‌طرف هم وقتی با نئولیبرالیسم مخالفت می‌کنید، متهم به دولت‌گرایی و مدل‌های کمونیستی می‌شوید. درصورتی‌که واقعاً این‌جور نیست که فقط این دو رویکرد در عالم امکان وجود داشته باشد و جز این دو نتوان رابطه‌های دیگری بین دولت و بازار برقرار کرد. ✅ بله! در دو سر این طیف این دو رویکرد قرار دارند؛ ولی این‌ رویکردها طیف‌های گوناگونی دارند که در میان آن‌ها اشکال متنوعی از روابط دولت و بازار را می‌شود متصور شد؛ و به نظر من رهبر انقلاب دقیقاً‌ در نقطه‌ای ایستادند که این نقطه هم نه به نئولیبرالیسم است و هم نه به دولت‌گرایی. این حرف رهبر انقلاب هم حرف جدیدی نیست. از دهه‌ی ۶۰ ایشان نگاهشان این بوده و بارها در طول این چهل سال این نگاه را تبیین کرده‌اند که دولت در اقتصاد چه‌کاره باید باشد. 💢 به نظرم سیاست‌های کلی اصل ۴۴ تجلّی این نگاه رهبر انقلاب به نقش دولت در اقتصاد است. باید در این سیاست‌ها دقیق شد تا این رویکرد جدید و متفاوت از رویکردهای کمونیسم و نئولیبرالیسم را درک کرد. فلسفه‌ی ابلاغ سیاست‌های کلی اصل ۴۴ نه حذف حاکمیت از اقتصاد و تقلیلش به ناظر -آن جور که نئولیبرال‌ها تفسیر می‌کنند- که تغییر نقش دولت از متصدی به حامی، هادی و ناظر بود. هدف چه بود؟ هدف این بود که ما از انگیزه‌ی خلق ثروت بخش خصوصی که کمونیسم این انگیزه را می‌کشد و نئولیبرالیسم از هر قیدی رهایش می‌کند، برای تأمین منافع ملی و پیشرفت کشور استفاده کنیم. ما می‌خواستیم بین پیگیری منافع خصوصی و تأمین منافع عمومی پیوند برقرار کنیم. خب می‌دانید متأسفانه این سیاست‌ها به خصوصی‌سازی صرف تقلیل پیدا کرد؛ و ریشه اصلی تحقق نیافتن اهداف ۸ گانه این سیاست‌ها، همین است. ➖➖➖➖➖➖➖ 📲 مهم‌ترین تحلیل‌های روز 👇 🆔 @kh_enghelab