خادم|روزنوشت های یک طلبه
امسال توفيق نداشتم تبلیغ محرم رو با رفقا برم!
روایت های محمد و بخونید
ظاهرا روستایی رفته که بنده ۲ سالی نوکری میکردم. خوشحالم غریبه اونجا نرفته و کار دست برادرمه❤️