خاطرات انقلاب
خانم عبداللهی همسر شهید خدادادی میگفت : روز ده دی منم رفتم راهپیمایی و دیر رسیدم خونه ، شوهرم خدا رحمتش کنه سر کوچه ایستاده بود گفت چرا دیر اومدی ، بچه ها دارن گریه میکنن گفتم چرا ؟ گفت همسایه اومده خونه گفته هر کی اونجا بوده کشته شده، بچه ها گفتن مادرمون رفته ،
گفته اونم رو کشته های دیگه خلاصه اینجوری بچه ها رو دلداری داده بود.
#کوچه_های_انقلاب
#خراسان_رضوی
محله ی مختار
https://eitaa.com/joinchat/1230046251C727b52f3d3