☑️ قال الإمام الرضاء عليه السلام: إنّ المأمونَ قالَ للرِّضا عليه السلام: يابنَ رسولَ اللّه ِ ... إنّي قد رأيتُ أنْ أعزِلَ نَفْسي عنِ الخِلافةِ ، وأجْعَلَها لكَ و اُبايِعَكَ ! فقالَ له الرِّضا عليه السلام: إنْ كانتْ هذهِ الخلافةُ لكَ واللّه ُ جَعلَها لكَ فلا يَجوزُ لكَ أنْ تَخْلَعَ لِباسا ألبَسَكَهُ اللّه ُ وتَجْعلَهُ لِغَيرِكَ ، وإنْ كانتِ الخِلافةُ لَيستْ لكَ فلايَجوزُ لكَ أن تَجْعلَ لِي ما ليسَ لكَ. فقالَ له المأمونُ : يابنَ رسولِ اللّه ِ ، فَلابُدَّ لكَ مِن قَبولِ هذا الأمرِ! فقالَ: لَستُ أفْعَلُ ذلك طائعا أبدا ... تُريدُ بذلكَ أن يَقولَ النّاسُ: إنّ عليَّ بنَ موسى الرِّضا لم يَزْهَدْ في الدُّنيا بل زَهِدَتِ الدُّنيا فيهِ ! ألا تَرَونَ كيفَ قَبِلَ وِلايةَ العهدِ طمَعا في الخِلافة ؟ ! فغَضِبَ المأمونُ ثُمَّ قالَ : ... فباللّه ِ اُقسِمُ لَئنْ قَبِلْتَ وِلايةَ العهدِ وإلّا أجْبَرتُكَ على ذلكَ ، فإنْ فَعلتَ وإلّا ضَرَبتُ عُنُقَكَ. امام رضا علیه السلام می فرمایند: مأمون به حضرت رضا عليه السلام گفت: اى پسر رسول خدا! ... من صلاح ديدم كه خود را از خلافت عزل كنم و آن را به تو بسپارم و با تو بيعت كنم! حضرت رضا عليه السلام فرمود: اگر اين خلافت از آنِ توست و خدا به تو داده است كه روا نيست جامه اى را كه خدا بر قامت تو پوشانده از تن به درآورى و به ديگرى بپوشانى و اگر خلافت از آنِ تو نيست ، حق ندارى آنچه را از آنِ تو نيست به من واگذارى. مأمون گفت: اى فرزند رسول خدا! بايد اين كار را بپذيرى. امام فرمود: من با ميل خود هرگز اين كار را نمى كنم ... تو با اين كار مى خواهى مردم بگويند: على بن موسى به دنيا پشت نكرده بود، بلكه دنيا به او پشت كرده بود، مگر نمى بينيد كه چگونه به طمع خلافت ، ولايتعهدى را پذيرفت؟! مأمون در خشم شد و گفت: ... به خدا سوگند اگر ولايتعهدى را نپذيرى تو را به پذيرفتن آن مجبور مى كنم. اگر اين كار را كردى چه بهتر و گرنه گردنت را مى زنم. عيون أخبار الرضا : 2 / 139 / 3 🔆رهبر معظم انقلاب: ✍عظمت زینب فقط صبر او نیست؛ عظمت زینب در جمع شدن تمام خصوصيّات برجسته یک انسان بزرگ و شخصیتهای عظیم تاریخ در این زن است که در این چند روز از روزهای آخر دهه محرّم تا برگشتن به مدینه که مسئولیت او تمام شد -در این یکی دو ماه - عظیم ترین حوادث را با بهترین و حکیمانه‌ترین وجه اداره کرده است؛ او یک انسان ممتاز است. شما بین رهبران عالم، بین این شخصیّتهای بزرگ تاریخ، بین زنان بزرگ تاریخ، چه کسی را پیدا میکنید که اینقدر عظمت از خود نشان داده باشد؟حالا من میخواهم نتیجه بگیرم. این زينب کبری است که بيان من خیلی کمتر از این است که بتواند آن چهره والا و عظيم الشأن و منور و فرشته صفت را ترسیم کند. حالا این زن محصول چیست؟ مخصوص چه زمانی است؟ این را توجّه کنید. این حوادث، شصت، هفتاد سال بعد از ظهور اسلام اتفاق افتاده. ظهور اسلام همزمان است با آن دورانی که زن در نهایت انحطاط فساد و ذلت و ناتوانی غوطه‌ور بوده است. نه فقط در منطقه عرب نشین، در همه جا؛ در ایران هم همین طور بوده است، در روم هم این گونه بوده است؛ دو امپراتوری بزرگ دنیا، دو جامعه متمدن آن روز. بالاترین مقامی که زن در این جوامع داشته، این بوده که یک کالای لوکس و یک عروسک زیبا برای قدرتمندان جامعه باشد. اما دانش، بینش، اخلاق، اوج معنويت، تحول درونی، شخصيت انسانی والا، ابدا! از آن چنان جامعه‌ای، در میان آنچنان وضعی، تحول اسلامی، زنی مثل زینب را پدید آورد و امروز همان معجزه را اسلام میتواند انجام بدهد. 65/10/15 ♨️اخبار داغ روحانیت ♨️ @khabarehowzeh