لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
🔻مردم در منطق آیت‌الله مصباح (واسازی کج‌روایت‌های دگراندیشان) 🔻مهدی جمشیدی ۱. در این درس‌گفتار، کوشیدم با متن‌خوانی مبتنی بر سه رویکرد «تحلیلی»، «تطبیقی» و «مسأله‌ای»، نشان بدهم که برخلاف ادعای دو جریان «نواندیشی دینی» و «تکنوکرات‌ها» - یعنی از صادق حقیقت تا محسن هاشمی - نه‌فقط علامه مصباح در برابر مردم‌سالاری نیست، بلکه ایشان عالی‌ترین و ناگفته‌ترین ظرفیت‌های مردم‌سالاری دینی را یافته و روایت کرده است. ۲. روایت جریان به‌اصطلاح نواندیشی دینی از تفکر سیاسی علامه مصباح، برآمده از «اغراض شخصی» و «سوگیرهای تجددی» است و هیچ قرابتی با واقعیت ندارد. چنانچه مواجهه‌ی «دست‌اول» و «گزینش‌نشده» و «منظومه‌وار» با این نظام معرفتی داشته باشیم، به‌روشنی درمی‌یابیم که این تفکر، از هر جهت با نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی، همسو و همدل است و بیش از همه، امکان‌های دینی مردم‌سالاری را یافته است. ۳. امکان‌های مردم‌سالارانه در اندیشه‌ی علامه مصباح عبارتند از: تلازم کمال انسانی با اختیار، خوانش از بیعت به مثابه عنصر دینی تولید مقبولیت، ساختارپردازی اخلاقی-شورایی از نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی، اصالت جامعه‌‌ی مدنی اسلامی نسبت به دولت اسلامی، جمهوریت به‌مثابه قالب متناسب با اقتضاهای کنونی تحقق مردم‌سالاری دینی. ۴. این‌همه در حالی است که جریان نواندیشی دینی، در مرداب تفکر ترجمه‌ای و التقاطی افتاده و تهی از خلاقیت نظری و دین‌پژوهی اصیل است. در عوض، هرچه که توانسته به سوی تحریف و وارونه‌نمایی اندیشه‌ی علامه مصباح حرکت کرده است. فکرت: رسانه اندیشه و آگاهی @Fekrat_Net 🔻عضو شوید🔻 ♨️بزرگترین‌کانال‌خبری‌تحلیلی‌طلاب