حکایت استدلال‌های آبکی مدافعان صنعت ‍ می‌گوییم مردم شهر دارند در آلودگی هوا خفه می‌شوند، امنیت هر روز دارد نحیف‌تر از قبل می‌شود، نابودی هنجارهای بومی و دینی دارد به نقطه بازگشت‌ناپذیر می‌رسد و قریب به اتفاق مردم جز معدودی سرمایه‌دار معترض و ناراحت هستند! مسئول مربوطه گلویش را صاف می‌کند، می‌گوید: اگر ما مجوزهای جدید صادر نکنیم و اجازه تاسیس کارخانه‌های جدید کاشی و فولاد و معادن سنگ‌آهن و خاک کاشی و... ندهیم، سرمایه‌های شهر فرار می‌کند به کرمان و زاهدان و فارس و... ما که نباید به این راحتی سرمایه‌های شهر که به همت صنعتگران نجیب -این جهادگران جبهه جنگ اقتصادی- به دست آمده فراری بدهیم! سری به نشانه تاسف تکان می‌دهیم و می‌گوییم: مدیر عزیز اصلاح‌طلب! مسئول ارجمند اصولگرا! حتی نئولیبرال‌ها هم دیگر متوجه شده‌اند که «سرمایه» فقط پول نیست اما شما به خاطر کم‌مطالعه بودن، بخاطر تفکرات عوامانه‌ای که داری برگشتی به چند دهه قبل! سرمایه، اعتماد عمومی است. سرمایه، آرامش مردم است. سرمایه، لبخند رضایت مردم است. مسئول مربوطه سرش را پایین می‌اندازد و پیش خودش می‌گوید: اینها راست می‌گویند اما اگر صدقات سرمایه‌داران به ما دولتی‌ها نباشد چگونه این دستگاه فشلی که به من ارث رسیده را اداره کنم؟! مگر دولت چقدر به دستگاه من پول می‌دهد؟ همین فکرها باعث می‌شود که مسئول مربوطه عزمش را جزم کند و سرش را بالا بگیرد و مجددا با حرارت از قبح فرار سرمایه و حسن ارتقاء رتبه‌ سرمایه‌گذاری شهر صحبت کند و بعد هم در کمال شگفتی اساسا آلایندگی و ناامنی و در کل نارضایتی عمومی را کتمان کند و بگوید: بله مواردی کوچکی هست که ما داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم و ان‌شاءالله با برنامه‌های جامعی که در پیش داریم حلش می‌کنیم. سوگمندانه نگاهی به قفسه کتابخانه پشت سر مسئول مربوطه می‌اندازیم و وقتی انبوه برنامه‌های جامع و اسناد راهبردی که هر سال چندتایی به آنها اضافه می‌شود و هیچکدام حتی یکبار هم ورق نخورده‌اند را می‌بینیم، لبخند ملیحی می‌زنیم و به مسئول مربوطه می‌گوییم: اَیَّدَکُمُ اللّه!/ دکتر مصطفی میرمحمدی 👌 کانال حرفه‌ای‌ها https://eitaa.com/joinchat/2238119973Cf061f33c31 خَبَرُگ را به دیگران هم معرفی کنید •┈•••═❁♡ا🇮🇷ا♡❁═•••┈• ✅@KhabarogArdakan ✾پیگیرترین رسانه ایتایی استان یزد✾