بزرگ‌ِ لوطی های تهرون بود.. از اون داش مشتی های بزن بهادر و عاشق شاه... حتی عکس شاه رو روی بدنش خال کوبی کرده بود... به خاطر تولد ولیعهد شاه چه جشنی که برپا نکرد... اما این داش مشتی ما یک فرقی با دیگران داشت که همین ویژگی باعث شد مثل حر عاقبت به خیر بشود: احترام خاصی برای اهل بیت به خصوص حضرت زهرا قائل بود... به خاطر این که حاضر نشد علیه امام خمینی حرف بزند زندانی شد. یک شب مامور زندان بلند اعلام کرد: اعلی‌حضرت به محمد باقری، حاج علی نوری با یه درجه تخفیف عفو ملوکانه دادن. اینها را گفتند که طیب جا بزند و از ترس اعدام، حرف خودش را پس بگیرد. اما طیب که در سلول دیگری زندانی بود بلند گفت: این حرفها رو برای ننت بزن! یه بار گفتم باز هم می‌گم؛ من با بچه حضرت زهرا(س) در نمی‌افتم. فردا شب صدایی از سلول طیب به گوش‌ می رسید! او را برای اعدام می بردند. وقتی می رفتند، طیب زد به میله سلول رفیقش و گفت: محمد آقا اگه یه روز خمینی رو دیدی سلام من رو بهش برسون و بگو خیلی ها شما رو دیدن و خریدن؛ ما شما رو ندیده خریدیم. نیم ساعتی گذشت صدای رگبار اومد... طیب خان را تیرباران کردند... بعد از انقلاب وقتی امام (ره) رفتند تا فاتحه ای برای طیب بخوانند خطاب به وی گفتند: " تو عاقبت بخیر شدی، دعا کن خمینی هم عاقبتش بخیر بشه" آره جوون داش‌ مشتی شهرم! تو دنیایی که برخی خواص، فرزند زهرا رو تنها گذاشتند...تو طیب حاج رضایی باش... 🗓به مناسبت سالروز شهادت شهید طیب حاج رضایی ✍🏻طلبه اردکانی خَبَرُگ را به دیگران هم معرفی کنید •┈•••═❁♡ا🇮🇷ا♡❁═•••┈• ✅@KhabarogArdakan ✾پیگیرترین رسانه ایتایی استان یزد✾