با سلام وعرض ادب بنده چند روزی به علت بیماری که آن هم به برکت آلودگی هوای این شهر به یمن قدم‌های صنایع آلاینده نصیبم شده، توفیق این رو داشتم در بخش عفونی بستری باشم! با تنگی نفس مراجعه کردم به اورژانس و مثل همیشه مواجه با موارد و مشکلات تکراری روبرو. بماند با این هجمه اعتراض نسبت به وضعیت اورژانس و کمبود نیرویی درمانی که در قسمت تریاژ و پزشک اورژانس هیچ کدام از مشکلاتی که قبلاً همه جا از آن شنیدیم ولی هنوز که هنوزه اقدامی قابل لمس دیده نشده. اینجا صحبت من به عنوان یک زن مسلمان هست رو به مسئولین محترم...حال از مسئولین بیمارستان، امام جمعه محترم، دادستان و یا هرمقام بلندمرتبه‌ای که در حل این موارد می‌توانند حضور داشته باشند و گره‌ای از کار مردم باز کنند. وقتی من به عنوان یک زن به پزشک مراجعه می‌کنم، چرا باید کارشناس تریاژ زن و پزشک زن در همان ابتدا حضور نداشته باشد که من معذب نشوم. در مورد سی‌تی، اقدامی صورت بگیرد در هر ساعتی از روز بود چه شب چه روز ،هم نیروی مرد وهم زن حضور داشته باشد. تا کجا فریاد بزنیم و کسی نشنود.‌ باور کنید برای یک زن راحت نیست جلوی مردی غریبه بخواهد دراز بکشد یا معاینه شود. شاید برای شما که در بیمارستان هستید و با این موارد سرو‌کار داشته‌اید عادی و پیش پا افتاده بوده باشد و این حرفها رو بزارید به پای اُمُل بودن عده‌ای چون من! در حالی که من نیز یک زن هستم و تحصیل کرده و فعالیت اجتماعی در حیطه کار آموزشی خود با رعایت تمام جوانب قوانین محرم و نامحرم را انجام می‌دهم. با این مقدمه شروع شد تا به بستری در بخش عفونی ختم شود!! بنده شاید دوبار سه دفعه توفیق بستری در بیمارستان را داشته‌ام. آن هم غیردولتی بوده یا اگر هم دولتی بود قسمت زنان و داخلی بود که حداقل هیچکدوم از این مواردی که این دفعه من در این بخش بیمارستان ضیایی تجربه کردم رو ندیده بودم ازقبیل موارد زیر: بخشی که گفتند برای بیماران روانی بوده و الان اختصاص به بیماران کرونایی و عفونی داده شده، بخشی مختلط. درست است دوتا اتاق مرد و دوتا اتاق زن....ولی محل عبور و مرور یعنی سالن و دستشویی ونمازخونه مشترک..که فقط خودت بایست همه حواست را جمع کنی که زمانی مراجعه کنی که همه چیز رو چک کردی. از حضور پرستاران مرد و مسئولین نظافت مرد که برای رسیدگی به وضعیت زنان حضور داشتند. که حالا هرکدام هر زمان دلشان خواسته بود به اتاق مریض مراجعه می‌کردند. بنده از همان اول تاکید کردم که به هیچ عنوان هیچ پرستار مردی برای رسیدگی امورات من مراجعه نکنند... اما کمی درکش برای برخی پرستاران سنگین افتاد و باز فکر میکنم همان قضیه اُمُل بودن من به ذهن‌شان خطور کرد که گوشه‌وکنار از طرز حرف زدن و برخوردشان و گفتارشان به یکدیگر متوجه این امر می‌شدم که واقعا تحملش برایم ناراحت کننده بود که حتی وقتی یه پرستار زن می‌خواهد شیفتش را تحویل پرستار مردی دیگر بدهد و دارد مریضان رو یک یک دم در معرفی می‌کند به متلک به گوشه‌ای از اتاق مثلا اشاره کند که ایشون فلانی هستند حواستون باشه سراغشون نرید با مرد مشکل دارند.و ایشون با خنده‌ای طعنه‌آمیز بگویند یعنی چه بیمارستان دیگه اینا داره میخواست بخش زنان می‌رفت یا... پرستار مردی هم بودن که واقعا احترام گذاشتند و همون اول هیچکدوم برای انجام کارهای من حاضر نشدند و همین دلگرمم کرد که کارم رو خانم انجام خواهد داد.. و بسیار مواردی که از حوصله خارج است!! در این مورد ریزه کاری‌های بود که برخی پرستاران هم قبول داشتند و وقتی حرف می‌زدم و می‌دیدن منطقی صحبت می‌کنم می‌گفتند حرف شما کاملا صحیح هست می‌تونید تمام حرفاتون به رئیس بیمارستان بزنید.گفتند از عهده ما خارج هست. از آن طرف نیز لباس بیمارستان نیز باید قد شلوار ۸۰.۹۰باشد!! که مریض ناچار باشد لباس خودش رو بپوشد. این مسائل چند روز در بیمارستان ذهن من رو واقعا درگیر کرد و به جای اینکه حالم بهتر شود احساس کردم این استرس‌ها و ناراحتی‌ها بدترم می‌کنه.با اینکه دکتر گفتند دو روز دیگه بمون گفتم نه منو مرخص کنید برم. چون واقعا غیرقابل تحمل بود. روی سخنم به تمام مسئولیتی هست که هستند تاقدمی در حل مشکلات این مردم نجیب بردارند. مسایل رو از دید هر شخص، مشکل اون شخص ببینید...نه مسائل حل شده برای خودتون!! اگر از آلودگی جان سالم به در ببریم... از سهل‌انگاری‌های برخی مسیولین که خود باعث حرص و جوش‌ها و ایجاد بیماری‌های سرطانی خواهد شد بعید بدانم!! به منظور درک آنچه که اسلام برای زن در نظر گرفته است نیازی به آن نیست که از بدبختی‌ای که او در دوران پیش از اسلام و امروزه در دنیای متجدد گرفتار آن است، اظهار تأسف کنیم. اسلام به زنان حقوق و امتیازاتی را داده است که او تحت هیچ دین و یا نظام قانونی دیگری از آنها برخوردار نبوده است. این نکته را از باب این گفتم که جایگاه زنان رو از دید اسلام نیز بشناسیم.