🌷خاطره ای از جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان 📝برای تهیه مهمات عملیات باید حاج احمد متوسلیان رو می دیدیم؛ رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود. یکی از بچه ها گفت: فکر کنم بدونم کجاست. ما رو‌ برد سمت دستشوئی ها و دیدم حاج احمد اونجاست. داشت در نهایت تواضع دستشویی ها رو تمیز می کرد. رفتم سطل آب رو ازش بگیرم اما نداد‌. گفتم: شما چرا حاجی؟! همین طور که کار می کرد، گفت: یادت باشه! فرمانده موقع جنگ برادر بزرگتر همه حساب میشه و در بقیه مواقع کوچک ترین و حقیرترین برادر اون ها. 📚منبع : کتاب با راویان نور ۳، صفحه ۱۴۸ @khadem_koolebar