ای مرد، در میانه ی میدان چه می کنی در لابلای جنگل و باران چه می کنی میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه در ورزقان و در مه و بوران چه می کنی دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت در نقطه های مرزی ایران چه می کنی ای هفت روز هفته، به فکر ضعیف ها همشانه ی فقیر و ضعیفان چه می کنی تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است پس در میان ایل و دهستان چه می کنی رسیده ایم به قله در آخر راهیم از التهاب حوادث همیشه آگاهیم خدا کند که بیاید سلامت از آتش فقط به کوری چشم یهود ،ابراهیم