سرانجام شهید حمید عارف در بیست و دوم تیر ماه 1361 مقارن با بيست و يکم ماه رمضان، شهادت حضرت علی (ع) دعوت حق را لبيک گفت و به ديدار معبود شتافت. چگونگي شهادت از زبان يکي از دوستان: گردان را براي عمليات رمضان آماده کرده بوديم . روز 20 ماه مبارک رمضان نيروها در خط دوم ايستگاه حسينيه منتظر عزيمت به خط اول به منظور شرکت در عمليات بودند و ما آن روز مي بايست تا قبل از نماز مغرب و عشاء نيروها را به خط اول منتقل نمائيم نزديکي هاي ظهر بود که حميد مرا صدا کرد و با هم به کنار بشکه آب رفتيم او گفت بوي عطر عجيبي مي آيد من منظورش را نفهميدم ولي خودش خوب مي دانست که اين شميم دل انگيز بوي بهشت است . ساعاتي بعد نيروها را سوار کاميون هاي کمپرسي کرده و تعدادي هم در وانت تويوتا مي خواستيم نيروها را به خط اول انتقال دهيم و ما در يک وانت تويوتا نشسته بوديم هنوز حرکت نکرده بوديم به من گفت بيا برويم عقب بنشينيم چون بچه هاي بسيجي عقب وانت نشسته اند درست نيست ما جلو بنشينيم حميد در قسمت عقب وانت روي گلگير سمت راست نشسته بود و قرآن کوچکي در دست داشت و مي خواند ستون کاميون به طرف خط اول حرکت مي کرد و ما تقريبا آخرين ماشين . نور شديد آفتاب به شيشه کمپرسي ها خورده بود و از انعکاس نور دشمن متوجه حرکت ما شده بود فرمانده عمليات گردان يکي از برادران پاسدار کاشاني بود با موتور سيکلت به ماشين ما آمد و به حميد گفت يکي از کمپرسي ها را زده اند تعدادي مجروح داريم حميد بلافاصله با او رفت و من ديگر آن را نديدم شب شد آتش از زمين و زمان مي باريد بچه ها را از کاميون ها پياده کرديم و خودمان را به خط اول رسانديم و عمليات شروع کرديم از حميد هيچ خبري نبود من دائما از بچه ها سئوال مي کردم حميد را نديده ايد يکي از بچه ها گفت حميد به محض اين که به آن کمپرسي که گلوله داخلش خورده بود رسيد براي نجات مجروحين خواست از لاستيک ماشين بالا برود که همان جا مورد اصابت گلوله مستقيم تانک قرار گرفت و شهيد شد . https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹