سلام یکی از رفقای بازاری من که اهل نماز ونماز شب وروزه وحتی دادن خمس وذکاته تقریبا آدم نامداری هم هست ایشان خصلتی که دارند در هر جمعی چه 3 نفره چه 20 نفره شروع میکنه به غیبت کردن وديگران را هم دانسته وادار به غیبت کردن میکنه میپرسه فلانی اون آقایی که کم وکسر آورده بود الان چکار میکنه ؟ شنیدم فلانکس را با یارو گرفتند یا میگه این بغل دستی من خیلی گران میده وغیره وذالک . بعد سر آخر میگه ولش کن به من چه ما بهتر است که غیبت اونا را نکنیم 5 یا 6 بار آرام ودوستانه بهش تذکر دادم آخرین باری که پیشش رفتم دیدم 3 نفر پیشش نشستند واین داره برای اینا حرف این وانو میرنه ناراحت شدم پیش همان 3 نفر گفتم فلانی همینکه 4 نفر را میبینی تا آخرین نفس پشت این و ان حرف میزنی یااز دیگران حرف میکشی وقتی هیچ حرفی دیگر نمانده سرآخر میگی گناهشان به گردن خودشان ما بهتر است که غیبت اونا را نکنیم مگر حرفی دیگر مانده که نگفتی باشی؟ داری سر خدا کلاه میذاری ؟؟؟ خودتی اتفاقا گناه تمام کسانی راکه پشت سر آنها حرف میزنی به گردن شماست این همه خوبیهای مهمه را داری این دیگه چه حرکات سبکی هستش ؟ گفت آقای بخشی خود من هم میدونم که کار بدی هستش ولی عادت کردم گفتم همینکه میدانی کار بدییه خب خودتو اصلاح کن چرا اینقدراحت با آبروی مردم بازی می کنی نکن قول داد که دیگر غیبت نکند بعد از 20 روز وارد مغازه اش شدم دیدم دونفره دارند پشت سر من حرف میرنند که بادیدن من جا خورد ولی من این جمله را بهش چسباندم که ترک عادت موجب مرض است