🔹سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم . تقسیممان که کردند ، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز بهم نساخت، بدجوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه ی خوابگاه. 🔸یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی‌شناختمش . اسمش رو که از بچه ها پرسیدم گفتند:"مهدی باکری" 🌾یادش با صلوات🌾 @khademin_markhazi